زندگی نامه شهید محسن حججی
 #قسمت_اول
حالا که دستهایم بسته است مینویسم نه با قلم که با نگاه و نه با جوهر که با خون
رو به دوربین ایستاده ام و ایستاده ام رو به همه شما روبه رفقا رو به خانواده ام روبه رهبرعزیزم و رو به حرم.
حرامزاده ای خنجر به دست است و دوست دارد که من بترسم وحالا که اینجا در این خیمه گاهم هیچ ترسی در من نیست. تصویرم را ببرید پیشکش رهبرعزیز و امامم سید علی خامنه ای و فرمانده ام حاج قاسم و به رهبرم بگویید که اگر در بین مردمان زمان خودت و کلامت غریبید ما اینجا برای اجرای فرمان شما آمده ایم و اماده تا سرمان برود و سر شما سلامت باشد. 
لطفا به ادامه مطلب توجه بفرمایین...