این طرفو نگاه میکنم، اون طرفو نگاه میکنم، جلوی رو، پشت سر... وااااااای خدایا هر طرفی نامحرم هست اونم با وضع نامناسب😦
آخه من چی کار کنم؟؟؟؟؟ اصلا نمیشه رفت تو خیابون😫
سلام دوستان
احتمالا خیلی از شما هم با همچین مشکلی مواجه هستین.
توی این مطلب میخوام یه روش خیلی ساده برای مقابله با این مشکل رو بهتون بگم.
البته این رو بگم که برخی افراد هم هستن که اونقدر دغدغه های ذهنی دیگه دارن، که حواسشون به نامحرم نمیره. پس این افراد نیازی به این راهکار ندارن. چون یه روال بهتر رو دارن دنبال میکنن.
برای دیدن توضیح این روش، به ادامه مطلب برید
یکی از جاذبه های بزرگ در زندگی انسانها، مقابله است. مقابله با تفکرها و شخصیتهای رقیب.
اگر کسی در مقابل شما قرار بگیره و تصمیم بگیرید که شکستش بدید، قطعا خیلی قاطعانه در برابرش می ایستید و حسابی تلاش میکنید برای پیروزی.
این حس در سن های مختلف، بروزهای مختلفی پیدا میکنه. اما همیشه برای انسان جذابیت داره.
حتی توی فیلمهایی که دوتا نیروی خیر و شر مقابل هم قرار میگیرن، آدم با جذابیت خاصی ماجرا رو دنبال میکنه و همش دغدغه داره که نیروی خیر، برتری پیدا کنه. و مدام دنبال نیروهای برتر میگرده. (و همینطور در بازیهای فوتبال، خصوصا اگه بازی بارسا و رئال باشه😏)
یه نمونه ی خوب این حس، در دوران کودکی و نوجوانیه. حتی گاهی انسان توی تخیلش میخواد با یه چیزی که در برابرشه، مقابله کنه.
این حس توی سن های بالاتر هم وجود داره، ولی رنگ و بوی دیگه ای پیدا میکنه و شکلش کمی عوض میشه. مثلا آدم میخواد با کسی که در گروه مقابلشه، یا خط فکری مقابلش رو داره، تقابل کنه و حریف رو مغلوب کنه. کَل کَل میکنه و نمیخواد شکست بخوره.
اما شاید یکی از بهترین نمودهای این ویژگی، در بازیهای کامپیوتری، و یا حتی بازیهای ساخته ی ذهن کودکانه باشه.
در بازیهای کامپیوتری انسان دائما میخواد گروه مقابل رو از پا دربیاره و بتونه غلبه پیدا کنه (یا همون شکست دادن غول هر مرحله😉)
خلاصه اینکه همیشه تصمیم بر مغلوب کردن حریف، به انسان یه انگیزه ی فوق العاده میده. و هیجان داره.
چون انسان هدف داره. هدف مغلوب کردن حریف (میخواد زامبی ها باشن، یا تروریستها، یا غول مرحله)
با این توضیحات، حالا بریم سراغ روش خودمون.
اینجا هم ما میخواهیم دقیقا همون حس رو به همون صورت کودکانه اش، در خودمون زنده کنیم.
یعنی راه رفتن شما توی خیابون، تبدیل میشه به یه زمین بازی و مقابله با حریف!
شما باید فرض کنید که دارید تو زمین بازی میرید و تا آخر هر مسیری نباید شکست بخورید از حریف.
مثل بازی سونیک که توی مسیر کلی سکه جمع میکنه. حالا از اون طرف شما باید مراقب باشید که توی دامها قرار نگیرید.
به هر نامحرمی که برخورد کردید، باید سریع چشمتونو برگردونید و نذارید ازتون امتیاز کم بشه و حریف برنده بشه.
یه جاهایی هم ممکنه کار سخت بشه و برسید به غول مرحله😨
اینجور جاها باید بیشتر حواستونو جمع کنید. که شکست نخورید.
آخر کار هم میتونید امتیازهای خودتون رو جمع کنید.
اگه هنوز حس میکنید قوی نیستید، میتونید یه معیار برای خودتون قرار بدید. مثلا برای خودتون پنج تا جون و قلب💗 در نظر بگیرید که با هر اشتباهی، یکیش رو از دست میدید. و اگه به پنج تا خطا برسه، یعنی باختید.
وقتی قوی تر شدید، میتونید این قلبها رو به مرور کمتر کنید.
این روش رو امتحان کنید، و خصوصا تا میتونید اون حس مقابله رو در خودتون بالا ببرید. و از تخیلتون در این بازی حسابی استفاده کنید.
البته نامحرمها دشمن نیستنا. دشمن اصلی همون شیطون نامرده که کلی دام برای ما پهن کرده. این یه بازیه، که ما با همین روش ساده، ایمان خودمون رو میتونیم حفظ کنیم.
حق نگهدارتون
