به نام خدا
جوونی برهه حساسی توی زندگی هر آدمیه. حساس و به شدت مهم!
اونقدر مهم که فردای قیامت از کل عمرمون یه سوال میپرسن و از "جوونیمون" یه سوال
واضح تر بگم: کل زندگیمون یه طرف - جوونیمون یه طرف!
آدمای مختلف هم برخوردهای مختلفی میکنن با این دوره از زندگیشون؛
بعضی ها تلفش میکنن - بعضی ها کاسه چه کنم میگیرن دستشون و نمیدونن چی میخوان :) - بعضی ها تا میتونن خوش گذرونی میکنن
بعضی ها هم هستن که...
مشاهده متن کامل در ادامه مطلب..
بعضی ها هم هستن که زندگیشون رو و مخصوصا جوونیشون رو با خدا معامله میکنن
اینقدر قشنگ زندگی میکنن... اینقدر قشنگ جوونی میکنن که نگو
بعضی ها اونقدر عاشق خدا میشن که آروم آروم رنگ خدایی میگیرن
اونقدر عاشق خدا میشن که مثل خدا عاشق بندههای خدا میشن :)
اونقدر که حاضرن جون بدن ولی بندههای خدا نفس بکشن، حالشون خوب باشه، زندگی کنن
دنیا از اینجور آدما کم به خودش ندیده...
جوونایی که جون دادن، جوونایی که از دنیاشون، از خانوادههاشون، از نوعروس و بچههای کوچیکشون گذشتن تا من و تو باشیم. تا من و تو بهمون آسیب نرسه
من و توِ نوعی نه ها! اونا به خاطر خودِ خودِ من و خودِ خودِ تو رفتن
به خاطر ماها از جون شیرینشون گذشتن. بدونِ اینکه بشناسن ما رو
بدونِ اینکه براشون مهم باشه که اسمشون بعدا به گوش ما میخوره یا نه :)
الان هم من موندم و تو و جوونیمون
کاری اگه میخوای انجام بدی، اوج اگه میخوای بگیری، هم رنگشون اگه میخوای بشی... خیلی وقت نداری رفیق :)
به خدا حیفه قدر ندونیم. حیفه وقتمون رو، عمرمون رو هدر بدیم و هیچی به هیچی
حیفه این لحظههای طلایی به گناه بگذره
آدمایی "هستن" که به خاطر من و تو از خودشون گذشتن
و ما تک تک نفسهامون رو بهشون مدیونیم
آدمایی "هستن" که به خاطر من و تو از خودشون گذشتن
میگم "هستن"، چون زندهان! بدنشون زیر خاک ولی نگاهشون به ما و زندگیمون و جوونیمونه
مبادا شرمندهی این چشمها بشیم
"مبادا بدهکار از این دنیا بریم.."
مصباح