سالی گذشت وزمین گشت در مدارتو

اما نداشت خاتمه ای انتظار تو

امسال هم همه ی هفته ها گذشت

یک جمعه اش نبود زمان قرار تو

با این شکوفه ها دل من خوش نمیشود

آیدپس از کدام زمستان،بهار تو

قلب مرا ز خانه تکانی معاف کن

بگذار بماند به رویش غبار تو

این روزها همه به سفر فکر میکنند

من قصد کرده ام که بمانم کنار تو

امسال که من به درد ظهورت نخورده ام

سال جدید کاش بیایم به کار تو

درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود

تا نیایی گره از کار بشر وا نشود

 مشاهده کامل متن در ادامه مطلب...