طبق آیه شریفه: «مثل الجنّه التّی وُعد المتّقون تجری من تحتها الانهار اُکلها دائمٌ و ظلّها تلک عقبی الّذین اتّقوا» (1) بهشتی که به پرهیزکاران وعده داده شده است نهرهای آب از زیر درختانش جاری است میوه های آن همیشگی و سایههایش دائمی است و این سرانجام کسانی است که پرهیزکاری پیشه کردهاند.
جریان دائمی نهرها و میوه های دائمی و سایه همیشگی سه وصف بهشت متّقین است. میوه های آنجا مانند دنیا فصلی نیست بلکه، در همه فصول همه نوع میوه یافت میشود؛ و نیز سایه آنها همیشگی است و همانند سایه های دنیا نمیباشد که از اول صبح تا مغرب بچرخد و در ظهر نیز اندکی سایه موجود نباشد بلکه سایه های آنجا نیز مانند سایر نعماتش جاویدان است.
(ادامه مطلب رو بخونید)
نخستین کسی که وارد بهشت میشود چه کسی است؟
در بسیاری از آیات قرآن در مورد مقام والای شهیدان بحث و گفتگو میشود از جمله: «ولا تحسبنّ الّذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون»(2) نپندارید کسانی که در راه خدا کشته شدهاند مردهاند بلکه زندهاند و در نزد پروردگارشان روزی میخورند؛ و نیز در آیه ای دیگر میفرماید: «والذین قتلوا فی سبیل الله فلن یضل اعمالهم سیهدیهم و یصلح بالهم و یدخلهم الجنه عرفها لهم»: کسانی که در راه خدا کشته شدند خداوند هرگز اعمالشان را نابود نمیکند و بزودی آنها را هدایت کرده و کار آنها را اصلاح میکند و آنها را به بهشتی که اوصاف آن را برای آنان بازگو کرده وارد میکند.
در روایتی از نبی اکرم (صلی الله علیه وآله) است که میفرماید: اِنّ الله یقول اَعدَدتُ لعبادی الصّالحین ما لاعینُ رأت، ولا اذنٌ سَمِعَت، و لا خطر علی قلب بشر خداوند میفرماید: برای بندگان صالحم پاداش هایی فراهم کردهام که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده، و بر فکر کسی نگذشته است
در اسلام کمتر کسی به پای مقام شهید میرسد شهیدانی که با اخلاص نیت به سوی میدان نبرد رفته و خون خود را نثار درخت اسلام مینمایند و «اصلاح بال» در واقع همان حیات جاودانی است که شهیدان در سایه آن آماده حضور، نزد پروردگار، با کنار رفتن حجابها و پردهها میشوند(3)؛ و مقام والای آنها در روایات بی شماری از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) و معصومین (علیهم السلام) ذکر شده است از جمله امام رضا(علیه السلام) از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) چنین نقل میکند: «اول من یدخل الجنه الشهید»: نخستین کسی که داخل بهشت میشود شهید است.(4)
اهم لذات روحانی در بهشت کدام است؟
در آیات قرآن مجید گاهی از لذّات و نعماتی یاد میشود که از افق افکار همه انسانها و از دایره اندیشه و تصور و خیال و وهم بیرون است چنانچه میفرماید: «فلا تعلم نفسٌ ما اخفی لهم من قرهِ اعین جزاءً به ما کانوا یعملون» (5) هیچ کس نمیداند چه پاداش هایی که مایه روشنی چشمهاست برای آنها نهفته شده است. این جزای اعمالی است که انجام میدادند.
امام رضا (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) چنین نقل میکند: «اول من یدخل الجنه الشهید» : نخستین کسی که داخل بهشت میشود شهید است
در روایتی از نبی اکرم (صلی الله علیه وآله) است که میفرماید: اِنّ الله یقول اَعدَدتُ لعبادی الصّالحین ما لاعینُ رأت، ولا اذنٌ سَمِعَت، و لا خطر علی قلب بشر (6) خداوند میفرماید: برای بندگان صالحم پاداش هایی فراهم کردهام که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده، و بر فکر کسی نگذشته است.
در آیه و روایت فوق که بسیار سربسته به مواهب عظیم و معنوی و روحانی بهشتیان اشاره میکند از جمله آیاتی است که در وصف نعماتی آمده که هیچ کس حتی پیامبران مرسل و فرشتگان تقرّب الهی نیز نمیتوانند به حقیقت آن پی ببرند که خداوند چه پاداشی برای بندگان خاصّش قرار داده است ولی آن چه مسلم است این است که مقربان خدا به درجاتی از قرب ذاتِ پاکِ او، مراحلی از وصال دیدار او و مراتبی از عنایات و الطاف او میرسند که تا کسی به آن نرسد نمیتواند آن را درک کند
صرف غذا در مهمانی ،میل نمودن چیزی در فضاهای تفریحی ،صرف غذا در رستوران، و پذیرایی شدن توسط خدمتکاران و گاهی تنها غذا خوردن شکلهای مختلفی است که موجب تنوع و لذت بیشتر از خوردن و آشامیدن میشود .برای همهی این موارد مثالهایی از عالیترین شکل اجرایی آن در مورد غذاهای بهشتی آمده است .
وَ یُطافُ عَلَیْهِمْ بِآنِیَةٍ مِنْ فِضَّةٍ وَ أَکْوابٍ کانَتْ قَواریرَا (انسان،15) و در گرداگرد آنها ظرفهایی سیمین و قدحهایی بلورین میگردانند(پر از بهترین غذاها و نوشیدنیها)،
وَ اَمْدَدناهم بفاکهةٍ ولحمٍ مما یَشتَهونَ (سوره طور /22)
همواره از انواع میوهها و گوشتها از هر نوع تمایل داشته باشند در اختیار آنها میگذاریم.
گاهی در طبیعت بهشت در کنار نهری ،یا چشمه ساری،کوزههایی بسیار زیبا و شگفت انگیز می بینند که در آنها مُهر و موم شده است. برای میل آن باید مُهر ظرف را بشکنند . وقتی مهر شکسته میشود بوی عطری دلنشین از آن به فضا متصاعد میشود.
یُسْقَوْنَ مِنْ رَحِیقٍ مَخْتُومٍ خِتامُهُ مِسْکٌ وَ فِی ذلِکَ فَلْیَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُون(25/مطففین):آنها از شراب زلال دست نخورده و سربستهای مینوشند! ...
گاهی پرندهای در هوای بهشت به پرواز درمیآید و بهشتیان اشتهای خوردن گوشت آن را پیدا میکنند می گویند: (سُبْحانَکَ اللَّهُمَّ) خداوندا تو پاک و منزهای! بعداً آن پرنده فرود میآید، بریان میشود، و در جلو آنان قرار میگیرد. هنگامی که ایشان از آن بهرهمند شوند میگویند: الحمد للّه ربّ- العالمین. سپس آن پرنده زنده میشود و پرواز میکند. بنابراین: اولین سخن اهل بهشت در مقابل اینگونه نعمتهای پروردگار تسبیح و تقدیس خدا و آخرین کلامشان سپاسگزاری پروردگار میباشد.(تفسیر آسان، ج7، ص 88 به نقل از مجمعالبیان)
در حدیثی منقول که امام باقر(علیهالسلام) آن را از پیامبر خدا(صلّی اللَّه علیه و آله) روایت کرده آمده است: «مؤمنی در بهشت نیست که او را بهشتها و باغهایی بسیار نباشد، با تخت و بیتخت و ... پس چون دوستدار خدا غذای خود را بخواهد، آنچه نفس او هنگام خواستن غذا میل کرده بدون آن که نام آن را ببرد، برایش حاضر میشود (بنابراین نیازی به صبر کردن برای طبخ غذا و یا شرم از درخواست نیست.» (نورالثقلین،ج4، ص548)
همین چیزها در مورد میوههای بهشتی نیز نقل شده است یعنی زمانی که بهشتیان کنار هم بر تختهای خود تکیه زدهاند با طبقهای میوه پذیرایی میشوند و گاهی در حالیکه به تنهایی نظر بر میوهای میکند در حالیکه در جایی آرمیده است شاخه به طرف او آمده و میوه را تقدیم میکند وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلِیلًا (انسان ،14) یعنی میوههای بهشتی در دسترس و اختیار آنها است. " و گاهی در حالیکه میل به میوه دیگری پیدا میکند میوه مقابل او تبدیل به میوه دیگر میشود در حدیث پیامبر است که فرمود: در عالم رویا عمویم حمزه را دیدم که در حالیکه طبقی از انگور بهشتی نزد او بود و یکمرتبه تبدیل به خرما شد.»(قیامت در قرآن ،ص 36)
تنوع خوراکیهای بهشت
به نقل از رسول خدا: قصری از مروارید در بهشت است که در آن هفتاد خانه از یاقوت سرخ است .... و در هر اطاق هفتاد سفره غذا و در هر سفره هفتاد نوع رنگ، از طعام و خوراکی است.( ترجمه مجمعالبیان فی تفسیر القرآن، ج24، ص: 41)
در مورد میوههای بهشتی فرمودند هر یک از میوههای بهشتی یک صد هزار طعم دارد .(قیامت در قرآن، ص 36) به همین دلیل وقتی میوه ای را برای بار دوم با طعم جدید مییابد از روی تعجب میگوید: ُکُلَّما رُزِiقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذِی رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِها: هر گاه میوهای به آنها داده میشود میگویند این همانست که پیش از این به ما داده شد و مانند آنها بسیار برایشان آورده میشود.
میوههای بهشت بدون هسته بوده و پوست ضخیم و ماده بدون استفاده ندارند همگی تازه و خوش طعم و رسیدهاند و به محض جدا شدن از شاخه میوه دیگری جای آن روییده خواهد شد .(قیامت در قرآن ،ص36) میوههای بهشتی بر شاخهها متراکم و آویزان هستند و تمام اندام درختها را پوشاندهاند.
قرآن بعضی از میوههای بهشتی را مثال میزند و میفرماید:
فِیهِما فاکِهَةٌ وَ نَخْلٌ وَ رُمَّان(سوره الرحمن : 68): در آن دو بهشت نیز هر گونه میوه خوش و خرما و انار بسیار است.
و طَلْحٍ مَنْضُودٍ- (الواقعه : 29) و درختان موز با موزهای متراکم روی هم چیده شده.
وَ النَّخْلَ باسِقاتٍ لَها طَلْعٌ نَضیدٌ (ق:10): درختان خرمای بلند با میوههای روی هم چیده .
بهترین غذاهای بهشتی نیز از گوشت مخصوصاً گوشت پرندگان است . گاهی سفرههای ضیافتی برپاست که در آن صدها غذای متنوع و لذیذ بهشتی است که بنا بر روایات بهترینشان گوشت است. "اللحم سید الطعام فی الدنیا والآخرة". پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود گوشت، بهترین نان خورش در دنیا و آخرت است و بهترین گوشت نیز گوشت پرندگان است . وَ لَحْمِ طَیْرٍ مِمَّا یَشْتَهُونَ(واقعه : 21): و گوشت پرندگان از هر نوعی که مایل باشند (برایشان مهیاست)
اما اولین غذای بهشتیان بعد از ورودشان به بهشت از جگر ماهی است. نقل است که یک دانشمند یهودی از رسول خدا پرسید اولین چیزی که اهل بهشت بعد از داخل شدن به بهشت میخورند چیست ؟ فرمود جگر نهنگ. عرض کرد چه مینوشند؟ فرمود سلسبیل .
وعده ی غذای بهشتیان
وعدههای غذای بهشتیان بنا بر ظاهر آیه، صبحانه و شام است (و شاید بتوان گفت چاشت و عصرانه .) که از این مطلب میتوان به اهمیت این دو وعده غذایی پی برد. و لهم رزقهم فیها بکرة و عشیاً(مریم، 62) شاید هم منظور این است که شب و روز غذا برای ایشان آماده است .
خداوند به هر یک از اهل بهشت قدرت و قوهی صد مرد برای خوردن و آشامیدن و جماع میدهد و چون از غذای بهشتی سیر شدند فوراً آن غذا مبدل به عرق خوشبو میشود و از بدن آنها خارج میگردد .این تنها نوع دفع در بهشت است به این معنا که در بهشت دفع ادرار و مدفوع وجود ندارد همانطور که جنین داخل رحم ندارد .
امام صادق (علیه السلام): «مرد در بهشت به اندازه ایام دنیایش بر سر سفره مینشیند، و در یک بار خوراک خوردن به مقدار همه آنچه در دنیا خورده بود غذا میخورد
مراتب بهشت
دارالسلام
در قرآن آیات بسیاری بر وجود نعمتهای مادی تصریح دارد که نقطه شروع آن نعمتها ، صحرای محشر است که از آنجا بهشتیان به دارالسلام که یکی از القاب بهشت است خوانده میشوند: دارالسلام نمایانگر محیطی آرام و امن است که سراسر صفا و صمیمیت بوده و صلح و آرامش در آن موج میزند . این رستگاران با هدایت نوری که جلو روی آنها میدرخشد و مسیر را برای آنها روشن میکند به سوی بهشت میشتابند و در همان حال بشارتِ بهشتهایی به آنها داده میشود که از زیر درختانش نهرها جاری است : و آثار بشارت که حاکی از مسرّت باطنی آنهاست ، در چهرههای آنها کاملاً نمایان است ،" . در مدخل بهشت ، فرشتگان نگهبان با پیام :
"به آنها خوشآمد میگویند و آرامشی کامل را که نمایانگر خروج هرگونه کینه و کدورتی از سینههای آنهاست به آنها بشارت میدهند
نکته لطیف این که کلمه نزع از معنای خاصی برخوردار است و آن این است که چنان از دلهای آنان غل و غش و کینه و کدورت را بیرون میکشیم که گویی هرگز آلودگی و کدورتی نداشتهاند .
دارالارث
بهشت را به پرهیزگاران به ارث میدهند
ارث در دنیا مالی است که بدون هیچ رنج و زحمتی به دست میآید و در مالکیت آن هیچ جای شک و شبهه نیست ولی بهشت، ارثی است که مؤمنان در مقابل اعمال صالحی که در دنیا انجام دادهاند از آن بهرهمند میشوند .
دارالمقام
بهشت ، دارالمقام یا دارالخلد است و این وصف ، بیانگر این نکته است که رستگاران بهشتی برای همیشه در آنجا مخلدند ، چون بهشت جایگاهی است که کسی از آن بیرون نمیرود و به مکان دیگری کوچ نمیکند و هیچگونه رنج و مشقتی به او نمیرسد و از همینروست که بهشتیان زبان به حمد و ستایش حق میگشایند و شکرگزار خداوندی میشوند که هرگونه حزنی را از آنها برطرف کرده است: "
فوز عظیم
بهشت " فوز عظیم" است . یعنی جامع بین نعمتهای مادی و معنوی است و مژدهای است به مؤمنان به جهت معاملهای که با خدا کردهاند و نشاندهنده این است که خداوند ، تنها خریدار مال و جان مؤمنان است :"
مراتب بهشت برین
جنت نعیم
اولین مرتبه از مراتب بهشت جنت نعیم است که همان بهشت افعال است. پوینده راه حق در این بهشت با نعمتهایی چنان وسیع روبهرو میشود که در تصور نمیگنجد : " یُطَافُ عَلَیْهِم بِصِحَافٍ مِّن ذَهَبٍ وَأَکْوَابٍ وَفِیهَا مَا تَشْتَهِیهِ الْأَنفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْیُنُ وَأَنتُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ." 9
توضیح اینکه واژه نعیم هفده بار در قرآن کریم آورده شده که همه درباره نعمتهای عظیم بهشت است، غیر از آیه " ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ "10 که همه مفسران بر این عقیدهاند که منظور از نعیم در آیه مذکور، نعمت ولایت است . چون مراد از نعیم ، مطلق نعمتهاست که خداوند به انسان ارزانی فرموده و مسلماً نعمت ولایت اهل بیت (ع) ارزندهترین مصادیق نعمت است .
جنت عدن
جنات عدن از عالیترین مراتب بهشت است و با توجه به معنای لغوی کلمه عدن ، این مکان ، در وسط و متن بهشت قرار دارد. فرشتگان از هر دری برای تهنیت وارد شده و به جهت صبر و استقامتی که رستگاران بهشتی از خود نشان دادهاند سرانجامِ زیبا و نیکویی را به آنها بشارت میدهند و هریک از نزدیکان آنها را که شایسته باشند با آنها وارد بهشت میکنند
جنت فردوس
فردوس بالاترین مراتب بهشت است . از رسول خدا(ص) وارد شده است که: « خداوند فرمود : من برای بندگان صالح خود چیزهایی را مهیّا کردهام که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و بر هیچ دلی خطور نکرده است ، از این نعیم بهشتی که من شما را آگاه کردهام سخن نگویید و دست از کنجکاوی بردارید و اگر میخواهید اجمالاً در این ارتباط چیزی بدانید ، این آیه را قرائت کنید : " فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِیَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعْیُنٍ جَزَاء بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ " » 12
فردوس بهترین و برترین مراتب بهشت است و با اینکه طبع تحولطلب انسان دائماً تقاضای دگرگونی و تنوع میکند ، ساکنان فردوس هرگز تقاضای نقل مکان و تحول نخواهند کرد : "إنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ کَانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلًا ، خَالِدِینَ فِیهَا لَا یَبْغُونَ عَنْهَا حِوَلًا ."13
یکی دیگر از مراتب والای بهشت که آیات مبارکه به تصریح بیان میکند غرفههای آن است . غرفه در لغت به اتاق فوقانی گویند که بر روی اتاقهای دیگر ساخته شده است و محل عالی و مرتفع از خانه و قصر است و در روایات نیز کنایه از درجه عالی در بهشت است که به افراد خاصی عنایت میشود : " لَکِنِ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِّن فَوْقِهَا غُرَفٌ مَّبْنِیَّةٌ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَعْدَ اللَّهِ لَا یُخْلِفُ اللَّهُ الْمِیعَادَ ."
غرفههای بهشت هم از نظر جایگاه و هم از نظر پایگاه در اعلی مراتب بهشت است ، زیرا اهل تقوا از نظر جایگاه در عمارات بلندی که به اطراف اشراف دارد ، قرار دارند و از نظر پایگاه نیز در مقام والایی قرار دارند .
حوریان بهشتی
یکی از مهم ترین نعمت های بهشتی دررستاخیز انسان، زنان و مردانی است که از آن ها به حورالعین تعبیر می شود. ازآن جایی که پرسش اصلی از سوی مردان انجام می شود و زنان در هاله ای از حیا و عفت به مساله می نگرند ، پاسخ به ظاهر به مردان داده می شود و این گونه گمان می شود که مراد از حورالعین و سیه چشمان،تنها زنان بهشتی است، در حالی که به نظر می رسد که حور العین یعنی سیه چشم اشاره به وصف غالب مردان و زنانی دارد که در اختیار مومنان و بهشتی ها قرار می گیرد. برخی از مردان جوان بهشتی به غلمان یاد می کنند که در ادبیات تازی به معنا و مفهوم، جوانان رشید و رعنا می باشد. چنان که مراد از کواعب اتراب ، نارپستان هایی هستند که در سن میان چهارده تا هیجده سالگی قرار دارند.
اگر به کتب لغت عربی مراجعه شود به آسانی می توان دریافت که حور جمع حور به فتح واو به کسی گفته می شود که از شدت سفیدی اطراف چشم سیاهی میان چشم خود را به شکلی بسیار زیبا نشان می دهد. (ترتیب العین ج ۱ ص ۴۴۱)
برخی دیگر حور را به معنای پدیدار شدن اندکی از سفیدی چشم از میان سیاهی دانسته اند.(مفردات راغب اصفهانی ص ۲۶۲)
شیخ طبرسی مفسر گرانقدر شیعی در کتاب مجمع البیان بر این باور است که حورالعین زنانی سفید چهره اند( مجمع البیان ج ۹ و ۱۰ ص ۱۰۴) و از نظر وی این لفظ اختصاص به زنان بهشتی دارد و شامل مردان بهشتی نمی شود. وی در ادامه تاکید می کند که اصولا عین در زبان عربی دارای معنای چند می باشد که یکی از آن ها زنانی هستند که فراخ چشم می باشند.
بر این اساس حورالعین یعنی زنانی که دارای چشمانی درشت و گشاده همانند آهوی مستان می باشد و آدمی را به سوی خویش می کشاند. این چشمان درشت و گشاده سیه می باشد که دورش را حلقه ای از سفید بسیار روشن فراگرفته است و جاذبه بسیاری دارد و آدمی را محو خویش می سازد و جادو و افسون می کند. از این روست که شخص پیش از دیدن بخش های دیگر بدن وی محو وافسون چشم هایش می شود. از این روست که این زنان بهشتی و زیبا را به چشم ایشان نام گذاری کرده اند که بر همه بخش های دیگرش غلبه و چیرگی دارد.
خداوند در آیات ۷۰ و ۷۳ سوره الرحمن حوریان را نیک سیرت و زیبا صورت می نامد که از نعمت های خاص بهشتی ها می باشند.
این زنان بهشتی که هرگز حیض نمی شوند زنانی هستند که به متقین داده می شوند.(دخان آیه ۵۱ تا ۵۴ و طور آیه ۱۷ تا ۲۰)
برخی از آیات در توصیف زیبایی های حورالعین های می فرماید که آنان در سفیدی و درخشندگی هم چون تخم شتر مرغ زیر پر می باشند. ( صافات آیات ۴۸ و ۴۹ و نیز مجمع البیان ج ۷ و ۸ ص ۶۹۲)
آنان در صفا و طراوت و شادابی همانند مراوید نهفته در صدف هستند( واقعه آیات ۲۲ و ۲۳) و در جذابیت و زیبایی چون یاقوت و مرجان می باشند.(الرحمن ،آیات ۵۶ و ۵۸)
این ساکنان بهشتی و همسران متقین از مرد و زن، اختصاصی به انسان ها نداشته و بلکه جنیان مومن و متقی نیز از آنان بهره مند می شوند.(الرحمان آیات ۵۶ و ۵۷ و نیز ۷۲ و ۷۴) بنابراین از نظر ساختار به گونه ای هستند که هر دو نوع انس و جن می توانند از آن ها بهره برند.
این استعداد و توانایی در حوریان خود بیانگر آن است که ساختار وجودی آنان به گونه ای است که می توانند به شکل مرد و یا زن و یا مطابق گرایش و سلیقه انسان و یا جن تغییر ماهیت و شکل دهند. این گونه است که زنان بهشتی دارای قابلیت های تغییر پذیری هستند به گونه ای که همگان از مرد و زن و یا انسان و جنیان را راضی و خشنود می سازند.
در حقیقت تنوع و تغییر آنان همانند میوه های بهشتی است که قابلیت های چندگانه با مزه های گوناگون را دارا می باشند و هر کسی هر میوه ای را می تواند اراده کرده و طعم ومزه آن را به دلخواه تغییر دهد. چنین امکانی نیز نسبت به حورالعین ها وجود دارد. از این روست که خداوند در آفرینش آنان بیان می دارد که می توان جلوه قدرت و عظمت خداوندی را در حورالعین ها یافت.(واقعه آیات ۳۴ تا ۳۶)
براین اساس سخن گفتن از زنان بهشتی شاید لغو و بیهوده باشد و به جای آن می بایست همانند قرآن از واژه حورالعین استفاده کرد تا بی شکلی آنان را بیان داشت. به این معنا که آنان ماهیتی بی شکل دارند و مردان و زنان و نیز جن و انس می تواند آن را به اراده و خواست خویش تغییر دهد.
در باره زنان حوری می توان گفت که ایشان زنانی غیر از همسران دنیایی افراد بهشتی هستند و آیات ۴۶ تا ۷۴ سوره الرحمن تصویری که از آنان به دست می دهد به گونه ای است که آنان را نعمتی دیگر برای مردان بهشتی بر می شمارد.
ویژگی های حوریان بهشتی
حوریان بهشتی دارای اخلاق و سیرتی نیکو هستند(الرحمن آیات ۷۰ و ۷۲) و صورت زیبا و اخلاق نیک ایشان به گونه ای است که جن وانس از هم نشینی ایشان خسته نمی شود.(همان )
همه حوریان بهشتی دارای بدن های سفید و دلربایی هستند( صافات آیات ۴۸ و ۴۹ و نیز دخان آیه ۵۴ و طور آیه ۴۰ و واقعه آیه ۲۲) با این همه زنان بهشتی از حوری ها دارای بکارت و دوشیزگی همیشگی هستند و هرگز با نزدیکی و مقاربت دوشیزگی آنان زایل نمی شود.( الرحمن ایه ۵۶ و نیز ۷۲ و ۷۴ و واقعه آیات ۳۴ تا ۳۶ )
زنان حوری بهشتی زنان پاک دامن و عفیف و با حیا هستند و از این رو همواره در خیام های خویش پنهان و مستور هستند و دیگران آنان را نمی بینند.(الرحمن ، آیات ۵۶ و ۷۲ و ۷۴)
این زنان نورس و نارپستان هستند و شماری از ایشان همسر مردی بهشتی می باشند. از این رو سخن ازکواعب اتراب و دختران نورسیده هم سن و سال معرفی می شوند.(نبا ، آیه ۳۳)
چنان که گفته شد تمام زیبایی ایشان درچشمان افسون گر ایشان است و از این روست که خداوند ایشان را به زیبایی چشمانشان ستوده و نامگذاری کرده است.( صافات، آیات ۴۸ و ۴۹ وآیات دیگر)
خماری در چشمان ایشان به گونه ای است که مردان را به سوی خویش می کشاند و چون آهن ربا مجذوب خویش می سازد و این در حالی است که از نگاه بیگانگان مصون هستند و تنها برای شوهران خویش عشوه و دلربایی می کنند.(الرحمن، آیه ۵۶)
شیفته شوهران بودن وتنها دلبسته به آنان بودن از خصوصیات برجسته ایشان است که خداوند در آیه ۵۶ سوره الرحمن و نیز ۳۴ تا ۳۷ سوره واقعه بدان اشاره و تاکید می ورزد.
طنازی و عشوه گری کار ایشان است و دمی از این هنر دست بر نمی دارند و چنان دلبری و دلربایی می کنند که شوهران خویش را دور خویش چون پروانه نگه می دارند و آرامش خاصی به ایشان می بخشند.(واقعه، آیات ۳۴ و۳۷)
با همه عشوه گری وطنازی و جذابیت های جنسی، زنانی عفیف و چشم پاک هستند و هر گز به بیگانه ای توجه نکرده و بدان نگاهی نمی کنند.( الرحمن آیه ۵۶ و ۷۲ و ۷۴ و نیز واقعه آیه ۲۲ و ۲۳)در کام دهی یگانه دهر و یکتای عشق بازی هستند و در این میان گوی از همه رقبیان عالم ربوده اند و از این روست که مردان را به خیام خویش می کشند و خیمه های ایشان همواره برای پذیرایی افراشته است و کام دهی به همسران را دمی فرو نمی نگذارند و همواره در جذب و جلب همسران تلاش می کنند .(الرحمن آیه ۷۲ )
ایشان از نظر سنی هم سن و سال شوهران خویش هستند( واقعه آیه ۳۴ و ۳۷) بر این اساس می توان گفت که همه بهشتی ها در سن جوانی به سر می برند و رنگ پیری و کهولت را نخواهند دید.
البته برخی با توجه به آیات ۳۴ تا ۳۷ سوره واقعه براین باورند که همه حوریان بهشتی همانند و همسان هم هستند و تفاوتی میان ایشان نیست و هیچ یک بر دیگر برتری ندارند ولی به نظر می رسد که نوعی تفاوت میا ایشان وجود دارد ؛ زیرا هر کسی بر اساس مرتبه و درجه بهشتی از زنان بهشتی بهره مند می شود و تفاوت درجات بی گمان نوعی تفاوت را پدید خواهد آورد. به نظر می رسد که همه در اصل کلی بیان شده یکسان هستند و این امور ویژگی های عمومی ایشان است ولی برای برخی از مومنان از نظر تعداد و نیز کیفیت تفاوت های است که می توان از تفاوت اصحاب یمین و سابقون آن را به دست آورد؛ زیرا مقام و نعمت های ابرار و سابقون بیش تر و بهتر از کسانی است که در مقام اصحاب یمین هستند.
این ها نمونه های از اوصاف حورالعین است که بیان شده است. در روایات تفسیری ویژگی های دیگری نیز برای آن ها بیان شده است که می توانبد به کتبی چون مجمع البیان و المیزان و نورالثقلین و تفسیر صافی مراجعه کنید.
آیا ممکن است انسان از خدا بخواهد که در بهشت با خانواده خود زندگی کند ؟