خب دوستان حتما روش ترک تضمینی خودارضایی رو خوندید و قصد و عزم جدی برای ترک گرفتید ...بهتون تبریک میگم ...خب این متن و روش فوق العاده هم بخونید تا یاد بگیرید چجوری از شر فکر های جنسی خلاص بشید !!!!!
بسم الله :
دوستان، برای ترک سکس اندیشی و به تبع آن خود ارضایی و ... بدون برنامه ریزی نمی توان عمل کرد. پایه های اساسی این برنامه ریزی یکی مبارزه با خیالات آلوده و جایگزین کردن آن با افکار واقعی نشاط برانگیز و سالم است ؛ به طوری که برنامه روزانه شما آن قدر پر باشد که اصلا فرصت خیالبافی و سکس اندیشی نداشته باشید. دیگری نیز ایجاد ذهن سالم ، برنامه ریزنده و نظم بخشنده منطقی است در کارها و برنامه های زندگی.
دوست عزیز برای ترک خود ارضایی و پرهیز از سکس اندیشی ، اگر واقعا عزمت را جزم کرده ای ، و به مواردی که توصیه شده عمل کنی ، موفق می شوی ؛ اما به عنوان مکمل باید برنامه ریزی هم داشته باشی تا موفقیتتان قطعی شود.
حال چطور برنامه ریزی کنی؟
دوست خوبم برای برنامه ریزی نخستین قدم آن است که همین الان یا امروز به یک فروشگاه لوازم التحریر بروی ، یک دفترچه جیبی کوچک در قطعی که خودت می پسندی و بهتر می توانی آن را همراه خود داشته باشی ، تهیه کنی. نمی خواهم از کسی یا جایی تبلیغ کنم اما معمولا دفترچه هایی را که شرکت پاپکو ارائه می دهد ، قطع ها و اندازه های شکیل و مناسب تری دارند. این خیلی مهم نیست .مهم آن است که اولا جیبی و کوچک باشد ، ثانیا شما آن را بپسندی . یادت باشد که قرار است این دفترچه را مانند عینک یا ساعت مچی و حتی مهم تر از آنها همیشه همراهت داشته باشی. آن را برای گذاشتن در قفسه کتاب ها یا تاقچه نمی خواهی . این دفترچه باید تا آخر زندگیش با تو همراه باشد. اگر خوب عمل کنی احتمالا هر سه ماه به یک دفترچه نیاز خواهی داشت.
برای مشاهده کامل روش لطفا به ادامه مطلب بروید
بعد از تهیه دفترچه محیط ساکتی را پیدا کن تمام عوامل حواس پرتی را از خودت دور کن. موبایل را خاموش کن و ... یک جلسه طولانی مدت اما فوق العاده محرمانه با خودت برگزار کن. در این جلسه فقط تو هستی و یک نفر دیگر که تمام اسرارت را می داند . پس رو در بایستی را کنا بگذار و با خودت راحت باش. شاید این جلسه دو الی سه ساعت طول بکشد . وقت خودت را طوری تنظیم کن که مجبور نشوی جلسه ات را تکه پاره کنی . دفترچه را برای آخر جلسه می خواهی اما الان چند تا کاغذ سفید آماده کن و یک قلم . خوب فکر کن و هر چه را به ذهنت می رسد روی کاغذ بیاور . نه ، نه ؛ عجله نکن . از تو نمی خواهم که انشاء بنویسی . فقط فهرست افکارت را بنویس. عنوان هر فکر کافی است . چون تنها می خواهی به افکارت نظم بدهی . همین.
خوب حالا موضوع جلسه چیست ؟
در این جلسه قرار است شما از اول زندگی ، تا زمانی که آرزو داری زنده بمانی را مرور کنی . کمی عجیب است ، نه ! ببین دوست عزیز ، شما قطعا از زمانی که خیلی از مسائل را در زندگی متوجه شده ای تا الان ، مهربانی ها و بی مهری های زیادی دیده ای ؛ موفقیت ها و شکست های بسیاری داشته ای . فراز و نشیب های زیادی را طی کرده و همچنین تجربه های تلخ و شیرین و نیز ارزشمندی را اندوخته ای .
در هر سنی که باشی الان دیگر باید شروع کنی از تجربه های گذشته ات بهره بگیری . قرار نیست تا آخر عمر فقط تجربه کنی . مقداری را خودت تجربه کردی کافی است . مقداری هم از تجربه دیگران بگیر. از الان به بعد باید به موفقیت های بعدی خودت بیاندیشی و تجربه ها را به کار بگیری . خوب حالا دیگر شروع کن:
تمام آرزوها ، نقشه ها و اهداف کوچک و بزرگی که از کودکی در سر داشته ای را روی کاغذ بیاور. مطمئنا یک لیست طولانی خواهد شد . ممکن است الان که بزرگ شده ای بعضی از این اهداف برایت خنده دار و عجیب باشد . اشکالی ندارد آن ها را هم از ذهن خودت بیرون بریز و روی کاغذ بیاور . قرار است ذهن خودت را تخلیه کنی ، آت و آشغال ها را بیرون بریزی و بعد یک ذهن تمیز با اهدافی مشخص و معلوم داشته باشی. اهدافی که الان داری را هم بنویس . تمام آرزو ها و اهدافی که می خواهی درآینده به آنها تحقق ببخشی ، حتی اگر بیش از حد بلند پروازانه باشد را هم بنویس .
حالا یک نگاه کلی به اهدافی که آنها را زیر هم لیست کرده ای بیانداز. باید آنها را جرح و تعدیل کنی . بعضی را حذف ، بعضی را اضافه و بعضی را هم اصلاح کنی . نخستین قدم برای موفقیت این است که اهداف مشخصی داشته باشی و الان باید این کار را انجام دهی . دوباره به اهدافت نگاه کن:
تعدادی از آنها قبلا تحقق یافته . خوب پس مبارک است . آنها دیگرتمام شده اند . رویشان خط بکش .
تعدادی از آنها کودکانه اند و اصلا ارزش این را ندارند که به دنبالشان باشی . خوب ، باطلشان کن.
تعدادی از آنها نیز از روی خامی در ذهن نشسته بوده اند .آنها اهدافی هستند که اگر الان خوب فکر کنید ، می بینید با توجه به روحیات و خصوصیاتی که الان دارید ، آنها اصلا ربطی به شما ندارند . روی اینها هم یک خط پر رنگ بکشید وحذف.
تعدادی از اهداف هم در توان شما نیستند . با یک حساب دو دو تای منطقی این اهداف کاملا معلوم و روشنند . البته منظور من اهدافی است که بیش از حد بزرگند و تحققشان عمر نوح می خواهد به انضمام یک گروه پر کار. اینها بیشتر به آرزو و تخیل شبیهند نه یک هدف واقعی در زندگی . اینها را هم باطل کن.
تعدادی دیگر از اهداف هم اشتباها هدف شمرده شده اند . الان که فکر می کنید می بینید ، اینها اهداف و آرزوهای اشتباهی بوده اند که خدا را شکر تحقق نیافته اند . اینها در حال و آینده هم نباید تحقق یابند . روی اینها هم خط بکش.
ته ماجرا تعدادی اهداف کوچک و بزرگ دیگر باقی می ماند : بیست تا، سی تا ، یا بیشتر. حالا باید برای اینها برنامه ریزی کنی . یک نکته مهم . اهدافی را که روی آنها خط کشیدی و باطلشان کردی ، به طور کامل از ذهنت دور بریز . یک نفس عمیق بکش و از این به بعد دیگر نه به آنها فکر کن و نه برای تحققشان تلاش.
در این مرحله برای برنامه ریزی برای اهداف باقیمانده باید زمان بندی کنی . اهداف باقیمانده را به دو دسته کوتاه مدت و بلند مدت تقسیم کن . این کوتاهی و بلندی نسبی است. اما منظور من از اهداف بلند مدت در اینجا اهداف چندین ساله (پنج یا ده ساله به بالا) است . حدیثی بدین مضمون وجود دارد: طوری کار کن که گویا قرار است صد سال دیگر زنده بمانی و نیز طوری نماز بخوان که انگار همین الان قرار است بمیری. حالا شما برای اهداف بلند مدتتان فقط به ده یا بیست سال دیگر فکر نکنید. عددی بالاتر از این مقدار ها را هم می توانید در نظر داشته باشید. البته چیزی که معقول و ممکن باشد. بلند همت باشید (نه بلند پرواز 9 و دور اندیش . اهداف و آرزوهای کوتاه و بلند باقمیانده را با یک نظم خوب تفکیک کنید . مثلا اهافی که یک ماه برای تحقق آن کافی است را زیر هم ، اهداف شش ماهه را زیر هم ، اهداف یک ساله را زیر هم و همین طور دو ساله پنج ساله ، ده ساله و بیست ساله و ... .
حالا از درون هر یک از این گروه های زمانی یکی دو هدف را انتخاب کنید . دقت کنید که ما می خواهیم به صورت پلکانی برنامه ریزی کنیم. یک مثال می زنم :
فرض کنید من الان بیست سال دارم . هدف بزرگ و بلند مدت من آن است که ده سال دیگر فارغ التحصیل رشته ادبیات در سطح دکترا باشم. دو تا فرزند داشته و ... هدف پنج سال دیگر من ازدواج است . هدف دو ساله ام، خرید ماشین ؛ هدف یک ساله ام، قبولی در کنکور و هدف یک ماهه ام ، سفر مشهد و ...
برای گلچین اهداف باقیمانده دقت کنید باید آنها را که در اولویت قرار دارند برگزینید . قاعده ای وجود دارد به نام قاعده پارتو یا قاعده 80/ 20 از اقتصاددان ایتالیایی ویلفردو پارِتو . این قاعده در تمام جنبه های زندگی جاری است . بر اساس آن 20 درصد از فعالیت ها و اهداف شما عامل 80 درصد از نتایج می شود و بر عکس ، 80 درصد دیگر 20 درصد نتیجه می دهند . شما اگر عاقل باشید کدام را انتخاب می کنید . معلوم است دیگر . اگر در فهرست شما ده مورد وجود داشته باشد ، دوتای از آن را که به اندازه هشت مورد دیگر می ارزند ، انتخاب خواهید کرد.
خوب حالا که اهدفتان را گلچین کردید ، باید آنها را به تناسب به اهداف کوچکتر تقسیم کنید ؛ مثلا ده ساله را به پنج ساله ، دو ساله ، یک ساله ، شش ماهه ، یک ماهه ، و هدف یک ماهه را به دو هفته ، یک هفته ، سه روزه و یک روزه و ....
مثلا اگر قرار است ده سال دیگر دکترای ادبیات شوید ، هدف پنج سال دیگرتان شرکت در آزمون کارشناسی ارشد باشد ، در سال دیگر کارشناسی ، امسال قبولی در کنکور ، کاردانی یا کارشناسی ، شش ماه دیگر تمام کردن دوره کتاب های سال های اول و دوم و سوم دبیرستان ، یک ماه دیگر تمام کردن کتاب های پایه اول ... این هفته اتمام مرور کتاب های ادبیات ، سه روز دیگر تمام کردن کتاب اول ادبیات ، امروز مرور صفحه یک تا صد و پنجاه کتاب اول ادبیات . ساعت هشت تا نه صبح مرور صفحه یک تا پنجاه و .... . فکر کنم با این مثال منظور مرا درک کرده باشید. پس اهدافتان را تجربه کنید . اکنون نتایجی که حاصل شده را در یک دفتر ویژه پاک نویس کرده و در جای امنی قرار دهید . لزومی ندارد دیگران از تمام اهداف و برنامه ریزی زندگی شما با خبر باشند .
نکته : در این دفترچه تعداد اهداف بلندی که برای امسالتان برگزیده اید از ده مورد نباید تجاوز کند. اکنون نوبت می رسد به دفترچه ای جیبی که قبلا از آن صحبت کردیم . سراغ دفترچه بروید. ورق اول را خالی بگذارید (چون معمولا در طول استفاده این ورق کنده می شود. پس احتیاطا آن را به عنوان حاشیه ای امن کنار بگذارید) و بروید سراغ ورق دوم.
اینجا چه چیزی را باید بنویسید . دفتر اصلی برنامه ریزی های زندگی تان را بیاورید . به ده هدفی که برای امسالتان برگزیده اید و انها را تجزیه کرده اید ، نگاه کنید. از بین آنها ده هدفی را که باید در یک ماهه اخیر انجام دهید ، برگزینید. این ده هدف را در برگه دوم دفترچه جیبی با خط خوش بنویسید . اکنون به ورق سوم بروید و ده هدف هفته اول را بنویسید . به تعداد ایام هفته برگه ها را بشمارید و بعد ده هدف هفته دوم و همین طور سوم و ... را ثبت کنید.
حالا می رسیم به برگه چهارم دفترچه که روز اول اجرای برنامه زندگی شماست.
در برنامه روزانه تان لزومی ندارد ، اهداف را با دقت زیاد و زمان بندی دقیق بنویسید. برنامه را طوری بنویسید که انعطاف داشته باشد. هر چه خشک تر و میلیمتری بنویسید ، ضمانت اجرایی و موفقیت آن کمتر می شود. مثلا می توانید برای اهداف امروزتان بنویسید:
تماس با علی
مطالعه ده صفحه از رمان (منِ او)
کلاس زبان
خرید پنیر ، پوشک کامل و ماست.
تماس با تعمیر کار برای تعمیر یخچال
پاک نویس مقاله راهنمای برنامه ریزی
تعویض روغن ماشین
مرور پنجاه صفحه کتاب درسی ...
تلفن برای مشاوره و
و ...
همان طور که می بینید بسیاری از اهدافی که در برنامه روزانه مشاهده می شوند . هیچ ارتباطی با اهداف یک ماهه و یک ساله و ده ساله ندارند .
اهداف قابل ثبت در برنامه روزانه اولا باید از مهمترین ها باشند . مثلا خوردن صبحانه و استراحت و خواندن نماز و ... لزومی ندارد در برنامه نوشته شود . ثانیا در برنامه هر روز باید دو سه مورد از اهداف هفتگی در آن گنجانده شود . مثلا یکی از مهمترین اهداف من در این هفته تعمیر یخچال است . بنا بر این امروز فقط برای یافتن تعمیر کار تماس می گیرم و هزینه را می پرسم . فردا براورد هزینه کرده و با تعمیر کار قرار می گذارم به منزل بیاید یخچال را بررسی کند ... تا این که این هدف من به تدریج تا آخر هفته تحقق یابد.
همان طور که لزومی ندارد تمام اهداف موجود در برنامه روزانه از اهداف کلان باشد ، همین طور لزومی ندارد تمام اهداف موجود در برنامه هفتگی از برنامه های کلان شما باشد . هر چند وجود حداقل پنج الی شش مورد آنها لازم است . وقتی در برگه چهارم برنامه روزانه و اهدافتان را ثبت کردید ، به اجرای آنها بپردازید در این مورد لازم است دفترچه را همراه داشته باشید و پیوسته نزدیک ترین هدف را برای اجرا از نظر فاصله زمانی پیدا کنید و آن را انجام دهید . به محض پایان یافتن یک هدف یک نفس عمیق بکشید خودتان را تشویق کنید : با یک خط پر رنگ آن هدف را محو کنید و به دنبال اجرای نزدیک ترین هدف بعدی از نظر فاصله زمانی باشید. سعی کنید اهداف مهمتر را زودت و معمولا در صبح ها انجام دهید . اگر به انجام هدفی موفق نشدید ، خود را سرزنش نکنید . آن را در اهداف روز بعد بنویسید . اگر باز هم نشد روز بعد آن قدر بنویسید تا بالاخره انجامش دهید . اگر برنامه ریزی شما کامل انجام نشد ، اعتماد به نفس خود را از دست ندهید . برنامه ای که بیش از هفتاد درصد آن انجام شده باشد ، موفق به حساب می آید . اگر می بینید خیلی برنامه تان نا موفق شده یا به این علت است یا اشتباه برنامه ریزی می کنید (بیش از حد توان ، در وقت نامناسب) و یا این که تنبلی می کنید.
سعی کنید تا انرژی تمام کردن یک کار را به دست نیاورده اید ، سراغ کار بعدی نروید . طوری برنامه ریزی کنید که تمام طول وقت شما را در بربگیرد. به این ترتیب دیگر فرصتی را برای سکس اندیشی نخواهید یافت و در کنار توصیه های دیگری که برای ترک خودارضایی گفتیم ، موفق خواهید بود . ان شاء الله.
علاوه بر این اگر همیشه با برنامه ریزی عمل کنید ، فرد موفقی در زندگی خواهید بود . برای موفقیت بیشتر در برنامه ریزی یک کتاب را معرفی می کنم . حتما آن را بخوانید .
قانون مندی طبیعت یا همه چیز با خدا ممکن است ، اثر سید مجتبی حورایی.
یک نکته مهم : جلسات محرمانه خودتان برای برنامه ریزی را به طور مرتب داشته باشید.
شب قبل از این که بخوابید دفترچه را بالای سرتان بگذارید و به برنامه فردا فکر کنید و اهداف مهم را بنویسید.
هر جمعه شب برای اهداف کلی هفته بعدتان جلسه داشته باشید . در اول هر ماه نیز از برنامه ریزی ماهانه غفلت نکنید . در طول سال یک روز را برای خودتان به عنوان مبدا انتخاب کنید . روز تولدتان می تواند گزینه خوبی باشد. در آن روز همین جلسه دو الی سه ساعته را داشته باشید . مجددا به تجزیه و تحلیل اهدافتان بپردازید. میزان پیشرفتتان را بررسی کنید . برنامه ریزی کنید و با نگاه به آینده ، زمان حالتان را دریابید. در روشنی پیش بروید و بدانید که چه می کنید . مانند کسانی نباشید که هر روز دور خودشان می چرخند . یک زندگی گنگ دارند و نامفهوم و نمی دانند کجا هستند و چه باید بکنند.