بسم رب المهدی(عج)

سلام به همه آبجیا و داداشا...

یه حرف خیلی مهم میخوام بزنم...

واقعا ازتون خواهش میکنم 

نه...التماستون میکنم 🙏به حرفام فکر کنین

برام مهم نیس که کامنت بزارین یا نه😬

برام بیشتر مهمه که رو حرفام فکر بشه

نه صرفا بخونین بگین خوب بود😐

میخوام در مورد امام زمان (عج)

و یاری ایشون یه گپی باهم بزنیم

لطفا بیا ادامه مطلب رفیق🙏

یه سوال  اول کاری میخوام بپرسم

چ قدر ظهور آقا برات دغدغه اس؟؟؟؟🤔

اصلا بود و نبودش تو زندگیت تاثیری داره؟؟؟؟؟

یا نه این قدر غرق دنیا شدی که تنها دغدغه ات درسه و مشکلات خانوادگی و ازدواج و کار و....

اصن اگه آقا بیاد شاید واسه بعضی ها خیلی بدم بشه!!!!!!جلو حروم خوری و گناهانشون رو بگیره

میدونی من خودم میشینم تو روضه امام حسین (ع)از چی دلم میگیره

میدونی واسه چی بیشتر زار میزنم؟؟؟؟؟

برای اینکه من هم مقصرم...من میتونم کمک کنم امامم بیاد و انتقام خونشون رو بگیره ولی کاری نمیکنم

ینی فقط سنگ میندازم

گناه پشت گناه....

عزیز دل مهدی بیا نگو وقتی دلت نمیخواد آقا رو

وقتی بین هوس و آقا یکی رو انتخاب میکنی

ادعای شیعه بودن نکن

((ببین من اینارو میگم که به خودت بیای...که اگه توبه شکستی توبه ی نصوح کنی

خودتو لوس نکنی بری تو فاز ناامیدی هااااا))

اصلا تمرین اطاعت پذیری رو میکنی؟؟؟

من چند روزه دارم به این فکر میکنم....

آخه یه داستان شنیدم

خوب خوب گوش کن

یه روزی یه آقایی از خراسان(همون ایران خودمون) پا میشه میره پیش امام صادق (ع)

میگه آقا الان بهترین موقع واسه قیامه

بنی امیه که از پا افتاده بنی عباس هم هنوز نیومده

بهترین موقع اس ماهم پشت شماییم

هزاران تا سرباز تو ایران شما رو حمایت میکنن

(کلا ما ایرانیا لاف زیاد میزنیم)

آقا تبسمی میکنن

میگن :هزاران سرباز؟؟؟؟

اونم میگه

آره آقا تازه این فقط تو ایرانه...شما لب تر کن

آقا میگن :برو تو تنور بشین

یارو دست پاچه میشه میگه :آقا مگه من چی گفتم؟؟؟؟ببخشید...عفو کنید

آقا میگن :بخشیدم

هارون مکی یکی از یارای آقا بودن ...وارد میشه و سلام میکنه

آقا میگن :هارون کفش هاتو در بیار و برو تو تنور بشین

هارون بدون هیچ حرفی دستور آقا رو انجام میده....

(به این میگن یار ...میگن سرباز...)

مرد خراسانی میره نگاه میکنه میبینه هارون سرومور گنده چهار زانو نشسته تو آتیش

هیچیشم نمیشه

(حتما تو دلش خودشو صد مرتبه فحش داده)

بعد آقا میگن

تو اون هزاران سربازی که میگی چندتا مثل این پیدا میشه؟؟؟

مرد خراسانی هم سرشو میندازه پایین

(از آدم خیت شده چ توقعی دارین؟؟؟)

بیا منو تو یه تمرینی بکنیم!!!!!

میدونی بعد از اطاعت خدا اطاعت از پدر مادر خیلی واجبه

ینی میگه پاشو برو نون بگیر بدویی بری

گفت برو آب بیار بگی رو چشمم

گفت منو کول کن بگی نوکرتم

سخته خدایی هااااا

مثلامن چند روزه میخوام این کارو کنم این حس تنبلی لامصب ولم نمیکنه

میگم صبا تو که آخر این کارو میکنی...چرا با غر؟؟؟چرا با تاخیر

شاید بعضی خواسته های پدر مادرت منطقی نیان

ولی تو باید هرچی گفتن اطاعت کنی مگر حرفی که خدا ردش کنه

(((غر نزن همینه که هست...باید یاد بگیری!!!!اگه واقعا میخوای یکی از یارای آقا باشی)))

اصن فکر کن مامان بابات نایب امام زمان (عج)روی زمین هستن

قرآن میگه

مثل یه پرنده بال هاتو وا کن پهن کن زیر پاشون...

(خدایی ما این جوری هستیم؟؟؟؟)

اون وقت اگه این کارت درست باشه معنی( بابی انت و امی ) رو درک میکنی

و یه چیز دیگه ...یه خواهش دارم

کمک آقا نمیکنی حداقل سنگ ننداز....هی زرت و زرت گناه میکنی و ظهور رو عقب میندازی

میدونی چ قدر حق الناس گردنته؟؟؟

بابا یه تکونی به خودت بده

چ جوری شب امتحان میزنی تو سر خودت...فکر کن آخرین روز زندگیته

که معلوم هم نباشه...

آهان یه چیز دیگه

حتما حتما حتما سعی کن نمازتو اول وقت بخونی

میدونی چ قدر بی ادبیه خدا؛بزرگ ترین فرد تو عالم هستی صدات کنه

بعد تو یه گوشت در باشه و یه گوشت دروازه

یاد بگیر سریع اطاعت کنی

مثل حضرت عباس (ع) ادب داشته باش

چون آقا ٣١٣ یار مثل حضرت زینب (س)و حضرت عباس(ع) میخواد

عرضی ندارم

یاعلی

التماس دعای فرج