بـــه نـــام خـــدای مهـــربونم

سلام دوستان عزیز شبتون بخیر

میخوام درمورد یه موضوع مهم باهاتون گپ بزنم:)

کوتاه اما مهمممم

یه سوال

ازخدا زود ناامید میشی؟
anonymous poll

نههه  – 9
 50%

ای بگی نگی – 5
 28%

اره زود – 4
 22%

بیا ادامه مطلب😉

میدونی چراناامیدمیشی؟
چون حق داری:)

فکرکنم اولین باره که میشنوی حق داری ناامیدبشی

میدونی چرامیگم حق داری؟

چون عقلت وذهنت محدوده،یه عقل وذهن محدود نمیتونه یچیزنامحدود رو بفهمه

قبول داری؟

مثلا یه کاسه معمولی میتونه یه لیتر آب رو تحمل کنه؟؟

نههه
چراچون خودش محدوده نمیتونه این همه آب رو درخودش جا بده

ذهن ماهم همینه...
محدوده...
و قدرت خدا نامحدود

میدونی الله اکبر یعنی چی؟

یعنی خدا بزرگتر است از...
حالا از چی؟؟؟

از هر چیزی که تو فکرش رو کنی

گاهی یه مسیر رو میری... انگار هی میرسی به ته...به خدا میگی  دارم خالی میشم نمیکشم دیگه...بسه دیگه ووووو

خب توحق داری اینو بگی

چون ذهنت فقط تا همین حد از مسیرت رو قابلیت دید داره... بقیش رو نمیبینه در نتیجه فکر میکنه مسیر تا همینجا بود دیگه تمامه

مثل این جاده آسفالت هایی هست که یه بخشیش بریده میشه و گلیه و دوباره آسفالته دوباره یه بخشیش گلیه...

دیدی؟

تو هم به اون بخش گلی میرسی میگی عع من به ته رسیدم لابد و برمیگردی

توجه کردی هرجا فکرکردی که دیگه تهشه و هیچ راهی نیست که من ادامه بدم،بعدش قشنگ حس میکنی خوبه پاپس نکشیدم وگرنه باید ازاول این همه راه رو میومدم خداروشکر انگار واقعا راه ادامه داره

تاحالاتجربش کردی؟

اره – 6
 100%

نه
▫️ 0%

که بفهمی چه خوب شد کم نیاوردم ...واقعا خدا راه رو برام باز کرد...
اگر برمیگشتم چقدددددر باید دوباره راه میومدم

خدا نمیذاره کل مسیر رو ببینی

قدم قدم بهت نشونش میده...
میخواد بدونه چقدر به کمک و رحمتش ایمان داری دیگه

اگرکل مسیر رو بهت نشون میداد که مشخص بود تو هم بهش امید داشتی خخخ

مثلامیگفت فاطمه جان این کل مسیرت ببین قشنگ بری میرسی به پزشکی،اینجا باید فلان کار رو کنی ۶ماه بعد ببین تو مسیرت یه موفقیت هست اونجا نباید کم بیاری چون راهت ادامه داره و...

خداهمچین نقشه اماده ای به هیچ کس نداده و نمیده

میخواد ببینه چقدر تو بهش واقعاااا امید داری که قشنگ میدونی دستت رو میگیره میری

بچه ها؟

خدا میخواد واقعااااا بفهمه ما چقددددر بهش واقعیییییی امید داریم...

خب اگر همه چی اوکی باشه مثلا همههه چی خوب باشه خب باید یه آدم خنگ باشه که بخدا امیدنداشته باشه

اما خدامیذارتت تو یه شرایط سخت یخورده هم تورو رهات میکنه اما نه اون رهایی که فکرمیکنی ...
دیدی بعضی مادرا میخوان بچشون راه رفتن یادبگیره...
دستش رو اطرافش میذاره ولی دستش رو نمیگیره

بچه نمیدونه ولی به محض اینکه بخواد بیوفته میوفته روی دست مادرش

یا مثلا بچه رو میندازه بالا،بچه اگر بدونه میوفته قطعا نمیخنده...
اما قشنگ میدونه مادرش میگیرتش پس میخنده

خییییلی جالبه بهش فکرکن

خدانمیذارتت تو روز روشن راه بری که قشنگ موانع رو ببینی بعد بخوای امید داشته باشی به خدا....این دیگه چه توکلیه؟؟؟

مثل اینه که بگن روی یه طناب راه برو،بعدمن حسابی دمه خودم محافظ ببندم...به طوری که۱۰۰%اتفاقی برام نمیوفته...
بعد بگم خدایا ببین من خیییلی بهت امیددارم توکلم کردماااا ببین چقدر شجاعانه دارم میرم

مسخرست نه؟

اما خدا میگه نه عزیزدلم 

تو ایمانت رو جایی نشون میدی که توتاریکی بدون هیچی روطناب راه بری اگر مردشی بیااینجا ایمانت رو نشون بده

خدایه جاهایی رهات میکنه اما گفتم نه رهاکردنی که بره پی کار خودش!نههه

اما میخواد ببینه توچندچندی؟

به کجا رسیدی؟

سرپاخودت میتونی بایستی؟ یاامتحان بعدی رو وارد زندگیت کنه

من خودم ازبعضی شاگردام یه امتحانات سختی میگرفتم اخه میخواستم ببینم اگراین سوالات سخت رو بتونه تنهایی جواب بده دیگه ازش امتحان نگیرم

کنارشم نمی ایستادم...بهشم میگفتم خودت باید جواب بدی...

اما بعضی هارو کنارشون بودم...راهنماییش میکردم چون میدونستم قراره بازم ازش امتحان بگیرم چون این امتحان رو خوب نمیده

جایی که میبینی انگاربه بن بست رسیدی بدون قراره امتحان وارزیابی بشی...خدا ببینه چندچندی؟امتحان بعدیت چی باید باشه؟

بازم ریاضی باید باشه یااملا بگیره خخخ

جایی که فکرمیکنی اره دارم به تهش میرسم دیگه نمیتونم ادامه بدم...
همونجا خدا میادکمکت وهولت میده

امامتوجه میشه خدا  که هنوز سرامتحان ریاضی میلنگی...

متوجه میشه هنوز نمیتونی این امتحان رو پاس کنی که امتحان بعدی رو ازت بگیره

میگه اوکی بذارکمکش کنم ناامیدنشه زیادظرفیت نداره دیدی یهو کلاازمسیربرگشت خخخ

کمکت میکنه...
اما قشنگ کارایی میکنه ظرفیت وجودیت زیادبشه...

مثل وقتی امتحان ریاضی میدی ...میوفتی... معلم باهات کارمیکنه امتحان شهریور رو خوب بدی

خداهم میارتت پایین ازاون امتحان تایخورده ظرفیت وجودیت زیادتربشه دوباره میفرستت توهمون امتحان

بعدمیگه برو ببینم این بار چه میکنی...

امتحانات خدا مثل امتحانات مدرسه نیست...
قبول نشدی اینقدر میدی که قبول بشی

یکی سرطان میگیره...دورازجون همهه...
روزااول صبرش کمه دردمیکشه میگه خدایا منو برداراززمین و...
خدا میبینه انگارداره به ته میرسه

میگه اوکی دستش رو میگیره وبیمارحس میکنه داره یه قدرت نو بهش داده میشه ...خدابغلش میکنه باهاش کارمیکنه خووب...

بعد دوباره یخورده رهاش میکنه امااطرافش هست هنوز

بیمارانگاردیگه صبرش مثل روزاولش نیست...یخووورده بهترشده...
خدامیگه اوکی داره خوب رشد میکنه انگار

به جایی میرسی که دیگه نمیگی چرا من... میگی الان چیکارکنم؟

قشنگ مشخصه داری امتحان ریاضی زندگیت رو خوب از پسش برمیای

امااگرهمش دنبال چرااا این اتفاق برام افتادی؟چرااین شد؟اگرنبود خوشبخت تربودم وووو
هنوز تو رفوزه هایی خخخ

خداهی دستت رو میگیره هی رهات میکنه دوباره دستت رومیگیره کم کم ظرفیتت بره بالا تاخدا فرجی کنه امتحان ریاضی رو پاس بشی

میگیری چی میگم برات اتفاق افتاده؟

اره خیلی – 
 75%

ای بگی نگی –
 25%

نه
▫️ 0%

یچی بگم؟
تاپاس نشی خداولت نمیکنه خیااااالت تختتتت☺️


اصلااااا دنبال چرااایی نباش؟
تووقتی نداری که بگی چرااینجورشددرثانی ذهن تو گنجایش درک حکمت های خدارو نداره ...
بنابراین تمرکز نکن...

مثل این میمونه که یکی سرجلسه آزمون ریاضی بگه میگم چرامعلمم سوال سخت داد؟
چرااصلاریاضی کشف شد؟
چه احمقی ریاضی رو اورد؟
اگر نبود چقدرخوووب میشد؟؟؟

خب عزیزمن داره وقت امتحانت میگذره...
تو داری به چی فکرمیکنی؟

دقیقا همونجایی که به خیال خودت ته راهی...
خدا دستت رو میگیره...
اون قدرت ازتو نیست ازخداست...
بخاطرهمین حس آرامش بیشتری داری...
خداهرگز رهات نمیکنه...
به مو میرسه اما قطع نمیشه...

خداتااینجا نیاوردتت که رهات کنه...
خداتوروازخودتم بیشتردوست داره...

از رحمت خدا ناامید نشوید که تنها گروه کافران از رحمت خداوند، ناامید می شوند.

یوسف/آیه۸۷❤️

جز گمراهان، چه کسی از رحمت پروردگارش ناامید می شود؟


حجر/آیه۵۶

writer:sahba