یکی از دغدغه های من و فکر میکنم بسیاری از افراد دیگر همیشه این بوده که چگونه یک عادت بد رو کنار بزاریم و هم اینکه چطور میشه یک عادت خوب رو در خودمون بوجود بیاریم.
اگر این دغدغه شما هم هست در ادامه من یک تجربه در این مورد رو براتون میارم که من خودم توانستم نتایج خوبی ازش بگیرم.

همه ما عاداتی داریم که روزانه بصورت خودکار بدون اینکه فکر کنیم، بهشون عمل میکنیم مثلا نوع راه رفتن،  نوع نشستن روی صندلی، یا حتی صحبت کردن، تعدادی عادات دیگر هم داریم مانند انجام یک کارهایی بصورت روزانه مثل مسواک زدن، چای خوردن بعد از ظهر، نرمش کردن صبح و …

خوب تا اینجا همه قبول داریم که یک سری عادات مختلف داریم که خواسته یا نا خواسته داریم به اونها عمل میکنیم. حالا چطور میشه برخی از اونها رو که بد هستند حذف کنیم و یا چطور برخی عادات خوب رو  به اونها اضافه کنیم؟

من تجربه خودم رو در این مورد میگم و بعد به جزییات روش می پردازم.

مشاهده کامل پست در ادامه مطلب

من کلا اهل مسواک زدن همیشگی شب قبل از خواب نبودم. یعنی بعضی شبها میزدم و خیلی از شبها هم نه. و می دونستم که باید اینکار رو هر شب انجام بدم. تا اینکه با این روش آشنا شدم و از همون تاریخ تا الان به غیر از سه شب که دسترسی نداشتم نشده که مسواک نزنم. در واقع الان بیش از یکسال هست که با این روش مسواک زدن شبانه رو تبدیل به عادت خودم کردم که امکان نداره یک شب یادم بره.

در واقع نکته اصلی در ایجاد یک عادت جدید همین فراموش کردن انجام اون هست. یا بعبارتی یادآوری انجام اون کار. برای یادآوری راههای زیادی هست مثلا علامت زدن روی جایی که همیشه جلو چشم باشه، ولی شما فکر کنید من برای اینکه هر شب یادم باشه مسواک رو بزنم بیام و روی دستم علامت بزنم! اصلا خیلی وقتها آدم همون علامت زدن رو هم فراموش میکنه.

حالا چطور میشه یک یادآوری همیشگی برای عادت جدید ایجاد کرد؟

  با وصل کردن عادت جدید به یک عادت قدیمی!

بله به همین سادگی. ما گفتیم که همه عاداتی داریم، پس برای اینکه یک عادت جدید رو در خودمون نهادینه کنیم باید اونو به یک عادتی که داریم و سالها با ما بوده پیوند بزنیم تا مثل یک هشدار دهنده  (Trigger) عادت جدید را یاد آوری کنه.

خوب حالا من برای یادآوری مسواک زدنم چه عادتی رو باید پیدا می کردم که اونو بعنوان هشدار دهنده یا Trigger این عادت جدیدم تعیین کنم؟ بررسی کردم دیدم من کارهایی که عادت هر شب انجام بدم چیه، کتاب خوندن؟ نه بعضی شبها نمیشه. شام خوردن؟ خوب اون هم آخرین کاری نیست که معمولا قبل از خواب انجام میدم.

بعد به یک عادتی رسیدم که تقریبا از بچگی اون کارو انجام میدادم که اونم رفتن به دستشویی هست قبل از خواب!!!

بله درسته من وقتی دقت کردم دیدم هر شب قبل از خواب چه نیاز داشته باشم و چه نداشته باشم این کارو انجام میدم. خوب چه چیزی از این بهتر؟! تصمیم گرفتم که هر شب حتما باید مسواک زده باشم تا بعد برم دستشویی. همین. این باعث شد که تقریبا بعد از گذشت ۲ هفته بدون فکر کردن اول مسواک بزنم. و الان هم این عادت در من نهادینه شده و امکان نداره که فراموش کنم.

البته عادتهای دیگری رو هم با این روش من نهادینه کردم ولی این یکی به نظر من خیلی ملموس تر بود.حالا  این رو باید گفت که اکثر دوستانی که اینجا هستن توی سایت یه سری عادت بد دارن که ممکنه همونا باعث شده باشه از خدا دور بشن که گرفتار خ.ا و ... شده باشن خب میشه از این روش استفاده کرد. نمیشه یه نسخه کلی برای همه داد ولی هرکسی بهتر از هر کس دیگه عادت بد و قلق خودش رو میدونه و با این نکته که گفتم فکر میکنم میتونه تغییرات خوبی رو به وجود بیاره!

مثلا یک عادت دیگه در مورد بستن کمر بند ماشین قبل از حرکت بود، من عادت کردم که قبل از استارت زدن ماشین کمی سوییچ رو باز بزارم تا بنزین برسه به انژکتور و بعد از خاموش چراغهای چک، ماشین رو استارت بزنم (که البته این نکته برای سلامت موتور ماشین ضروری هست ولی در بحث ما نمیگنجه) خوب من اومدم اینو بعنوان هشدار دهنده قرار دادم که بعد از باز کردن سوییچ (که خوب هیچ وقت یادم نمیره چون بدون اینکار نمی تونم راه بیفتم !!) در مدتی که منتظر خاموش شدن چراغهای چک هستم کمر بندم رو هم ببندم.

شما هم در این مورد اگر تجربه دارید و یا این روش رو امتحان کردید و جواب گرفتید یا حتی نگرفتید اینجا برای من دیگران هم بزارید.

رضا