سلام سلام همگی سلام .....

دوستان عزیز داش علیتونم و اومدم باهاتون چند کلمه حرف بزنم

این اولین باریه که مستقیم دارم باهاتون حرف میزنم و میخوام راجب یه چیز مهم باهاتون حرف بزنم!!

کم و کسری بود ببخشید خودتون

من شش ماه کامل پاک بودم پاکِ پاک تا اینکه.......

توجه به ادامه مطلب...

دوستان من تقریبا هر روز به سایت سر میزدم و توی این فضا بودم و یادم بود که خود ارضایی رو ترک کردم و نباید یه سری کارارو انجام بدم همونایی که خودم هر روز بهتون گوشزد میکردم و یاد آوری ایم برای خودم  میشد...

اما...

خیلی  تاکید میکنم خیلی زیر پوستی داشتم از قله ی شیطان بالا میرفتم تا خودمو بندازم پایین و اصلا روحمم خبر نداشت...

تا اینکه دقیقا سرشش ماه و یک روز شکست خوردم......

همونطور که همیشه میگیم اینکه از درگاه خدا ناامید بشیم خیلی بدتره تا اینکه خ.ا کنیم...

پس...

طبق معمول توبه کردم و به خدا متوسل شدم و برای شیطون خط و نشون کشیدم...

اما همونطور که همیشه بر میگشتم عقب که ببینم چرا شکست خوردم دیدم،هه!! همونچیزی که بیشتر از همه چی روش تاکید میکردم و از هر راهی استفاده میکردم تا توی جواب پیام هاتون جاش بدم:

غرور

اقا جون به خدا به دین به مذهب غرور چیزیه که توی هرجایی بیاد سراغتون جوری پوزتونو به خاک میماله که نفهمین از کدوم ور خوردین.

دوستان شما رو به خدا خیلی ساده از کنارش نگذرین که ضرر میکنید.

خب،حالا بزارید بگم داستان من به چه صورتی بودش خودم که وقتی مرور میکنم هم خندم میگیره هم لجم میگیره::::

اقا جون من بعد از چهل روز دیگه تقریبا اصلا به مسائل جنسی فکر نمیکردم و برگشته بودم به زندگیه عادیم و داشتم روی درسم و ریکاوریه بدنم تمرکز میکردم...

اما.........

من گوشی ندارم ولی توی گوشیه مادرم اینستاگرام نصب کردم و با دوستام چت میکردم،خب،همونطورم که میدونید اینستاداره که اونجا عکسایه ناجورم میاد...

همونطور که من اینجا فریاد پاکی سر میدادم و خوشحال بود که ترک کردم اونور عکسای زشت از گوشیه چشام رد میشدن...

منم حالیم نبود و کم کم غرورم بالا گرفت و من میرفتم چنتا از عکسارم نگاه میکردم و فکر میکردم روی من تاثیر نداره.

اما عملا داشتم خودمو بدبخت میکردم،گذشت...

کم کم فیلمای پارتیا میومدن برام و قر دادن زنای ****

البته بگما این فیلم و عکسایی که میگم پورن نبودنا!!! مثلا یه عکس از یه زن بد حجاب...

و تهش رسیدم به جایی که دیگه عملا کنترل کردن نفسم غیر ممکن شده بود خیلی شاخ شده بود و.....

بله من شکست خوردم.

دیدین چقدر راحت و زیر پوستی میتونیم پاکیمونو از دست بدیم!!

ببینید حالا این آمپول زیر پوستیه شیطون میتونه آهنگ با صدای یه زن که با قر و فر و دلبری میخونه یا فیلم خارجی باشه یا همون اینستا باشه یا تو خیابون زنای نامحرم.....

.بچه ها حواستون خیلی به خودتون باشید که شکست خوردن بعد از مدت طولانی خیلی سخته...

حالا فهمیدید چرا میگم غرور از کنترل شهوت و نگاه و اینا مهم تره؟

من نه به نامحرم نگاه میکردم نه فکر جنسی میکردم نه به شهوتم پر و بال میدادم ولی غرور باعث شد کم کم شل کنم و همه ی اینارو انجام بدم و تهش هم باطل بشم...

اینطوری میشه گفت که غرور کلید همه ی کارای بده...

یه دلیل دیگه هم که میتونم بهتون بگم چرا شکست خوردم اینه که نماز نمیخوندم...

شاید تا حالا براتون سوال پیش اومده باشه که نماز چه ربطی به خ.ا داره؟

ببینید اگر پاکیه ما یک شاه باشه و نماز و مستحبات دیواراش داستانش مثل عکس زیره:

بله دیدین وقتی شما هر کدوم از اینارو انجام بدین کار شیطون رو برای رسیدن به شاه و کشتنش و گرفت پاکیه شما راحت تر میکنید چطور؟

ببینید شما وقتی که مستحباتی مثل روزه و نماز های مستحبی رو انجام میدین شیطون سعی میکنه اونارو نابود کنه و ازتون بگیره وقتی نماز میخونید سعی میکنه اونو ازتون بگیره وقتی پاک میشید سعی میکنید اونو ازتون بگیره...

پس هرچقدر دیوارای بیشتری بسازین خیالتون از پاک بودن راحت تره مثلا نماز اول وقت دیوار اولو محکم میکنه یا صدقه دیوار دومو....

حالا اینطوری نشه که شما بگید من نماز میخونم پس به نامحرم نگاه میکنم یا فیلم های صحنه دار میبینم اینطوری یه نفوذی از توی قلعتون نابودتون میکنه و شاهو میکشه...

پس اول سعی کنید مغرور نشید و قلعتونم محکم کنید...

خب،زیاد حرف زدم سرتونو درد نیارم...

زیاده عرضی نیست

دوستدار شما

داش علی.

یا علی