سلام بر خوانندگان روضه ی امام زمان (عج) بر جد غریبش امام حسین (ع) !

( به نام خداوند حسین غریب )

...

سلام بر آدم یارِ مخلص خدا از بینِ آفریدگانش ، درود بر شیث ولىّ خدا و بهترینِ بندگانش ، سلام بر ادریس که براى خدا حجّتِ او را بپا داشت ، درود بـر نـوح که دعـایش قرینِ اجابـت بود ، سـلام بر هـود که کمـک و یارىِ خـدا مَـدَدِ او بود، 1

درود بر صـالح که خـداوند تاج کـرامت بر سـرش نهاد ، سـلام بر ابراهـیم که خـدا مقـامِ خُلّـت و رفاقـت را به او عـطا نمود، درود بـر اسمـاعیل کـه خـداوند ذبـحى عظـیم از بهشت را فـداىِ او نمود سـلام بر اسحـاق که خـداوند پیامبرى را در نسـل او قـرار داد ، درود بر یعـقوب که خـداوند به رحـمت خود بینـائىِ چشـمش را به او بازگـرداند، 2

سلام بر یوسـف که خـداوند به عظـمتِ خود او را از قعـر چاه رهائى بخشید، درود بر موسـى که خـداوند به قدرتِ خود دریا را برایـش شـکافت سلام بر هـارون که خـداوند پیامبـرى خود را به وى اختـصاص داد ، درود بر شعـیب که خدا او را بر اُمّـتش پیـروز نمود ، سلام بر داوود که خداوند از لغزش او درگذشت ، 3

درود بر سلیمان که بخاطر شوکتش جنّ به فرمان او درآمد ، سلام بر ایّوب که خداوند او را از بیماریش شفا بخشید ، درود بر یونس که خداوند به وعده خود برایش وفا نمود ، سلام بر عُزَیر که خداوند او را پس از مرگش به حیات بازگردانید ، درود بر زکریّا که در رنج و بَلا شکیبا بود ، 4

سلام بر یحیى که خداوند به سبب شهادت مقام و منزلتِ او را بالا برد ، درود بر عیسى روح خدا و کلمه او ، سلام بر محمّد محبوبِ خدا و یار مخلص او ، درود بر فرمانرواى مؤمنان على بن ابیطالب ، که برادرىِ رسول خدا به وى اختصاص یافت، سلام بر فاطمه زهراء دختر رسول الله ، 5

درود بر حسن بن على وصىّ و جانشین پدرش ، سلام بر حسین که جانش را تقدیم نمود ، سلام بر آن کسى که در نهان و آشکار خدا را اطاعت نمود ، سلام بر آن کسى که خداوند شفا را در خاکِ قبرِ او قرار داد ، سلام بر آن کسى که (محلِّ) اجابتِ دعا در زیرِ بارگاه اوست ، 6

سلام بر آن کسى که امامان از نسل اویند ، سلام بر فرزندِ خاتم پیامبران ، سلام بر فرزند سرور جانشینان ، سلام بر فرزند فاطمه زهراء ، سلام بر فرزند خدیجه کبرى ، 7

سلام بر فرزند سدرة المنتهى ، سلام بر فرزند جنّة المأوى ، سلام بر فرزند زمزم و صفا ، سلام بر آن آغشته به خون ، سلام بر آنکه (حُرمَتِ) خیمه گاهش دریده شد ، 8

سلام بر پنجمینِ اصحابِ کساء ، سلام بر غریبِ غریبان، سلام بر شهیدِ شهیدان ، سلام بر مقتولِ دشمنان ، سلام بر ساکنِ کربلاء ، 9

سلام بر آن کسى که فرشتگانِ آسمان بر او گریستند ، سلام بر آن کسى که خاندانش پاک و مطهّرند، سلام بر پیشواى دین ، سلام بر آن جایگاههاى براهین و حُجَجِ الهى ، درود بر آن پیشوایانِ سَروَر، 10

سلام بر آن گریبان هاى چـاک شده، سلام بر آن لب هاى خشکیده، سـلام بر آن جان هاى مُستأصل و ناچار ، سـلام بر آن ارواحِ (از کالبد) خارج شده ، سلام بر آن جسـدهاى برهـنه )بر خاک)، 11

سـلام بر آن بدن هاى لاغر و نحیف ، سلام بر آن خون هاى جارى ، سلام بر آن اعضاىِ قطعه قطعه شده ، سلام بر آن سرهاىِ بالا رفته (بر نیزه ها)، سلام برآن بانوانِ بیرون آمده (از خیمه ها)، 12

سلام بر حجّتِ پروردگارِجهانیان، سلام برتو (اى حسین بن على) و بر پدرانِ پاک و طاهِـرَت، سلام برتو و بر فرزندانِ شهیدت سلام بر تو و بر خاندانِ یارى دهنده ات (به دین الهى)، سلام بر تو و بر فرشتگانِ مُلازمِ آرامگاهت، 13

سلام بر آن کشته مظلوم، سلام بر برادرِ مسمومش، سلام بر على اکبر، سلام بر آن شیر خوارِ کوچـک، سلام بر آن بدن هاى برهـنه شده، 14

سلام بر آن خانواده اى که نزدیک (و همراه سَروَرشان) بودند، سلام بر آن به خاک افتادگان در بیابان ها، سلام بر آن دور افتادگان از وطن ها، سلام بر آن دفن شدگـانِ بدون کفن، سلام بر آن سرهاى جدا شده از بدن، 15

سلام بر آن حسابگر (اعمالِ خویش براى خدا) و شکیبا، سلام بر آن مظلومِ بى یاور، سلام بر آن جاى گرفته در خاکِ پاک، سلام بر صاحـبِ آن بارگـاهِ عالى رتبه، سلام بر آن کسى که ربّ جلیل او را پاک و مطهّر گردانید،16

سلام بر آن کسى که جبرئیل به او مباهات مى نمود، سلام بر آن کسى که میکائیل در گهواره با او تکلّم مى نمود، سلام بر آن کسى که عهد و پیمانش شکسته شد، سلام بر آن کسى که پرده حُرمَتش دریده شد، سلام برآن کسى که خونش به ظلم ریخته شد، 17

سلام برآنکه با خونِ زخم هایش شست و شو داده شد، سلام بر آنکه از جام هاى نیزه ها جرعه نوشید، سلام بر آن مظلومى که خونش مباح گردید، سلام بر آنکه در ملأ عام سرش بریده شد، سلام بر آنکه اهل قریه ها دفنش نمودند، 18

سلام بر آنکه شاهرَگش بریده شد، سلام بر آن مدافعِ بى یاور، سلام بر آن مَحاسنِ بخون خضاب شده، سلام بر آن گونه خاک آلوده، سلام بر آن بدنِ برهنه ، 19

سلام بر آن دندانِ چوب خورده ، سلام برآن سرِ بالاى نیزه رفته، سلام بر آن بدن هاى برهنه و عریانى که در بیابان ها(ىِ کربلاء) گُرگ هاى تجاوزگر به آن دندان مى آلودند و درندگان خونخوار بر گِردِ آن مى گشتند، سلام برتو اى مولاى من و برفرشتـگانى که بر گِـردِ بارگاه تو پَر مى کِشند، 20

و اطرافِ تُربتـت اجتماع کرده اند، و در آستانِ تو طواف مى کنند، و براى زیارت تو وارد مى شوند، سلام برتو من به سوى تو رو آورده ام، وبه رستگارى درپیشگاه توامیدبسته ام، سلام برتو سلامِ آن کسى که به حُرمتِ توآشنا و در ولایت تو مُخلص و بى ریا است، وبه سببِ محبّت و ولاى تو به خدا تقرّب جسته، و ازدشمنانت بیزاراست، 21

سلام کسیکه قلبش ازمصیبت تو جریحه دار، و اشکش به هنگام یادتو جارى است، سلام کسیکه دردناک وغمگین وشیفته وفروتن است، سلام کسیکه اگرباتو درکربلا مى بود، باجانش دربرابر تیزىِ شمشیرها ازتو محافظت مى نمود، و نیمه جانش رابه خاطرتوبدست مرگ مى سپرد، و در رکاب تو جهاد میکرد، و تورابرعلیه ستمکاران یارى داده، جان وتن ومال وفرزندش رافداى تو مى نمود، 22

و جانش فداى جان تو، و خانواده اش سپربلاىِ اهل بیت تومى بود، اگرچه زمانه مرابه تأخیر انداخت، ومُقدَّرات الهى مراازیارىِ تو بازداشت، ونبودم تا با آنانکه با تو جنگیدند بجنگم و با کسانیکه با تو دشمنى کردند خصومت نمایم، (درعوض) صبح وشام برتومویِه میکنم، و به جاى اشک براى توخون گریه میکنم، از روى حسرت و تأسّف و افسوس برمصیبت هائى که برتو واردشد، 23

تا جائى که ازفرط اندوهِ مصیبت، وغم و غصّه شدّتِ حزن جان سپارم، گواهى میدهم که تو نماز رابپاداشتى، وزکات دادى، وامر به معروف کردى، واز منکر و عداوت نَهى نمودى، و اطاعتِ خداکردى و نافرمانى وى ننمودى، و به خدا وریسمان اوچنگ زدى تا وى را راضى نمودى، 24

و از وى درخوف و خشیَت بوده نظاره گر ِاو بودى، واو را اجابت نمودى، وسنّتهاى نیکو بوجود آوردى، وآتشهاى فتنه را خاموش نمودى، ودعوت به هدایت و استقامت کردى،و راههاى صواب و حقّ را روشن و واضح گرداندى، ودرراه خدا بحقّ جهاد نمودى، وفرمانبردارِخداوند، و پیرو جدّت محمّدبن عبدالله بودى، 25

و شنواى کلام پدرت على بودى، به(انجامِ) سفارش برادرت امام حسن جدیت نمودى، ورفعت دهنده پایه دین، و سرکوب کننده طاغوت، وکوبنده سرکشان بودى، وخیرخواه و نصیحت گر ِاُمّت بودى درهنگامى که در شدائدِ مرگ دست وپا میزدى، و مبارزه کننده با فاسقان و بر پا کننده حُجَج و براهین الهى بودى، وترحُّم کننده بر اسلام ومسلمین بودى، یارى گرِ حق بودى، در هنگام بلاء شکیبا و صابر، 26

حافظ و مراقب دین، و مدافع حریم آن بودى، (طریقِ) هدایت را حفظ و یارى می نمودى، عدل و داد را گسترش داده و وسعت مى بخشیدى، دین و آئینِ الهى رایارى نموده آشکارمى نمودى، یاوه گویان را (ازادامه راه) بازداشته جلوگیرى می کردى، حقّ ضعیف را از قوى می ستاندى، و در داورى بین ضعیف و قوى برابر حُکم می نمودى، 27

تو بهار ِسر سبز ِیتیمان بودى، نگاهبان و حافظ مردم بودى، مایه عـزّت و سرافرازى اسلام، معدنِ احکام الهى، هم پیمان نیکى و احسان بودى، پوینده طریقه جدّ و پدرت و در سفارشات و وصایا همسانِ برادرت بودى، وفادار به پیمانها، داراى سجایاىِ پسندیده، با جود و کَرَمِ آشکار بودى، 28

شب زنده دار (به عبادت) در دلِ شبهاىِ تاریک، عتدل و میانه رو در روشها، باسجایا و اخلاقِ کریمانه، داراى سوابقِ با عظمت و ارزشمند، داراى نَسَبِ شریف، وحَسَبِ والا، با درجاتِ رفیع و عالى، مناقب و فضائلِ بسیار، سِرِشتها و طبیعتهاى مورد ستایش، و با عطایا و مواهبِ بزرگ بودى، صبور، رشد یافته، بسیار متوجه بسوى خدا، 29

باجود و سخاوت، دانا، توانا و قاطع بودى، پیشواى شهید،بسیار گریان در پیشگاه خداوند، محبوب و با هیبت بودى، تو براى پیامبر که درودخدابراووآل اوباد فرزند، و براى قرآن پشتوانه بودى ، و براى امّتِ اسلام بازوى توانا، و درطاعتِ حقّ کوشا بودى، توحافظِ عهد وپیمانِ الهى، دورى کننده ازطُرُقِ فاسقان بودى،30

تو آنچه درتوان داشتى (براى اِعلاءِکلمه حقّ) بذل نمودى، داراى رکوع و سجود طولانى بودى، تو مانند کسیکه ازدنیا رخت برخواهد بست ازآن روگردان بودى، و مانندکسانیکه ازدنیادروحشت وهراس بسر میبرند به آن نگاه میکردى، آرزوهایت از (تعلّق به) دنیا بازداشته شده، وهمّت وکوششت از زیو ردنیا رو گردانده بود، 31

دیدگانت ازبهجت و سروردنیابربسته، و اشتیاق و مِیلَت به آخرت شهره آفاق است، تا آنکه جور و ستم دستِ تعدّى دراز نمود، وظلم وسرکشى نقاب از چهره برکشید، و ضـلالت و گمـراهى پیروان خویش را فرا خواند، با آنـکه تو در حَرَمِ جدّت متوطّن بودى، و از ستمکاران فاصله گرفته بودى، و مُلازمِ منزل ومحرابِ عبادت بوده، 32

و از لذّتها وشهوات دنیوى کناره گیربودى، وبرحسب طاقت وتَوانَت مُنکَر را با قلب وزبانت انکارمى نمودى، پس ازآن علم و دانشت اقتضاى انکارِ آشکارنمود، و برتو لازم گشت با بدکاران رویاروى و جهادکنى، بنابراین درمیان فرزندان و خانواده ات، وپیروان ودوستانت روانه شدى، 33

وحقّ و برهان را آشکار نمودى، وباحکمت وپند و اندرزِ نیکو (مردم را) بسوىِ خدا فراخواندى، وبه برپادارىِ حدودِ الهى ، و طاعتِ معبود امر نمودى ، و از پلیدى ها و سرکشى نهى فرمودى، ولى آنهابه ستم ودشمنى رویاروىِ تو قرار گرفتند، 34

پس تو نیز با آنان به جهاد برخاستى پس ازآنکه(حقّ را)به آنان گوشزد نمودى، و حجّت را بر آنها مؤکّد فرمودى، ولى عهد و پیمان وبیعت تو را شکستند،و پروردگارت و جدّت را بخشم آوردند، و با تو ستیز آغازیدند، پس تو به جهت زد و خورد و پیکار استوار شدى، ولشکریان فاجر راخورد و آسیا نمودى، ودرگَرد وغُبار ِنبرد فرو رفتى، 35

وچنان با ذوالفقار جنگیدى، که گویا علىّ مرتضى هستى، پس چون تورابا قلبى مطمئن، بدون ترس وهراس یافتند، شرورِمکروحیله شان رابرتوبرافراشتندوازدرِنیـرنگ وفسادباتو قتال نمودند، وآن ملعون لشکریانش رافرمان داد، تا تو را ازآب واستفاده آن منع نمودند، وباتوقتال نمودند، وبه جنگ ومبارزه باتوشتافتند، وتیرهاوخدنگهابسوى توپرتاب نمودند، 36

وبراى استیصال وناچار نمودن تو دست دراز کردند، و حُرمتى براى تومراعات نکردند، وازهیچ گناهى درموردتوخوددارى ننمودند، چه درکشتن آنهادوستانت را، و چه درغارت اثاثیه خیمه هایت، (بارى)تودرگَرد وغُبارهاى جنگ پیش تاختى، وآزارواذیّتهاى فراوانى تحمّل نمودى، آنچنانکه فرشتگانِ آسمانها ازصبر و شکیبائى توبه شگفت آمدند، 37

پس دشمنان ازهمه طرف به تو هجوم آوردند، و تورا بسبب زخم ها و جراحتها ناتوان نمودند، و راه خلاص و رفتن برتو بستند، تاآنکه هیچ یاورى برایت نماند، ولى توحسابگر(عمل خویش براى خدا)و صبوربودى، اززنان وفرزندانت دفاع وحمایت مینمودى، تاآنکه تورااز اسبِ سوارى ات سرنگون نمودند، پس با بدن مجروح برزمین سقوط کردى، 38

درحالیکه اسبها تورا با سُم هاى خویش کوبیدند، وسرکشان باشمشیرهاى تیزِشان برفرازت شدند، پیشانىِ تو به عرقِ مرگ مرطوب شد، ودستانِ چپ و راستت به باز و بسته شدن در حرکت بود ، پس گوشـه نظرى به جانب خِیام و حَرَمَت گرداندى، 39

در حالیکه از زنان و فرزندانت(روگردانده)به خویش مشـغول بودى، اسبِ سوارى ات با حال نفرت شتافت، شیـهه کشان بجانبِ خیمه ها رو نمود، پس چون بانوانِ حَرَم اسبِ تیزپایت را خوار و زبون بدیدند، و زینِ را براو واژگونه یافتند، ازپسِ پرده ها(ىِ خیمه) خارج شدند، درحالیکه گیسوان برگونه ها پراکنده نمودند، بر صورت ها طپانچه مى زدند و نقاب ازچهره ها افکنده بودند، 40

و بصداى بلندشیون میزدند،وازاوجِ عزّت به حضیض ذلّت درافتاده بودند، وبه سوىِ قتلگاه تو مى شتافتند، درحالیکه شِمرِملعون برسینه مبارکت نشسته، وشمشیرخویش رابرگلـویت سیراب مینمود، با دستى مَحاسنِ شریفت را درمُشت می فِشرد،(و بادستی) با تیغِ سر ازبدنت جدا مى کرد، تمامِ اعضاوحواسّت ازحرکت ایستاد، نَفَسهاىِ مبارکت درسینه پنهان شد ،41

وسرِمقدّست برنیزه بالارفت، اهل وعیالت چون بردِگان به اسیرى رفتند، ودرغُل وزنجیرآهنین برفراز ِشتران دربند شدند، گرماى (آفتابِ) چهره هاشان مى سوزاند ، درصحراها وبیابانها کشیده می شدند، دستانشان به گَردَنها زنجیرشده، درمیان بازارها گردانده می شدند، اى واى براین سرکشان گناهکار!، چه اینکه باکُشتنِ تواسلام را کُشتند، 42

ونماز و روزه(خدا) را رهانمودند، وسُنّتها واحکام (دین) راازبین بردند، و پایه هاىِ ایمان را منهدم نمودند، و آیاتِ قرآن را تحریف کرده، در (وادىِ)جنایت وعداوت پیش تاختند، براستى رسولِ خدا «که درودخدابراو وآل اوباد» (با شهادتِ تو) تنها ماند! کتاب خداوندِعزّوجلّ مَتروک گردید، 43

و آنگاه که تومقهورومغلوب گشتى، حقّ وحقیقت موردِخیانت واقع شد، و با فقدانِ تو تکبیرِخدا وکلمه توحید، حرام وحلالِ دین، تنزیل و تأویلِ قرآن جملگى ازبین رفت، و پس ازتو تغییرو تبدیلِ (احکام)، کفرو اِلحاد وبى سرپرستىِ دین، هوى وهوس هاوگمراهی ها، فتنه ها و باطلها جملگى (برصفحه روزگار) ظاهرشد، پس پیکِ مرگ نزدِ قبرِجدّت رسول خدا «که رحمتِ خدا براووآلِ اوباد» ایستاد، 44

وبا اشکِ ریزان خبر ِمرگِ تورا به وى داد، و گفت: اى رسولِ خدا! دخترزاده جوانمردت شهید شد، خاندان وحَریمَت مُباح گردید، پس ازتو فرزندانت به اسیرى رفتند، و وقایع ناگوارى به عترت وخانواده ات واردشد، پس(از شنیدنِ این خبر) رسول خدا پریشان گردید، و قلبش مضطرب بگریست، وفرشتگان وانبیاء او را تعـزیت گفـتند، و مادرت زهـراء (از مصیبتِ تو) اندوهِناک شد، 45

ودسته هاىِ ملائکه مقرّبین در آمدوشد بودند، پدرت امیرمؤمنان را تعزیت میگفتند، مجالسِ ماتم وسوگوارى براىِ تو در اعلاعلیّین برپا شد، و حورالعین به جهت تو به سر و صورت زدند، (در عزاىِ تو) آسمان و ساکنانش، بهشت ها و نگهبانانش، کوه ها و کوهپایه ها، دریا ها و ماهیانش، فردوس ها و جوانانش، 46

کعبه و مقام ابراهیم، و مشعرالحرام ، و حلّ و حَرَم جملـگى گریستند، بار خدایا! به حُرمتِ این مکانِ رفـیع ، بر محمّد و آلِ او رحمت فرست ، و مرا در زمره آنان محشور فرما، و به شفاعت و وساطتِ آنها مرا داخلِ بهشت گردان، بار خدایا! من به تو توسّل مى جویم اى سریعترینِ حسابگران، و اِى بخشنده ترینِ کَریمان، و اِى فرمانرواى حاکمان، به (حقِّ) محمّد آخرینِ پیامبران، و فرستاده تو بسوىِ تمامِ جهانیان، 47

وبه (حقِّ)برادرش و پسرعمویش آن بلندپیشانىِ، دانشمندِ عالى مرتبه، علىّ فرمانرواىِ مؤمنان، وبه (حقِّ)فاطمه سروَرِ بانوانِ جهان، وبه (حقِّ)حسنِ مجتبى که پاک و مبرّا پناهگاه مُتّقین است، و به (حقِّ) أبی عبدالله الحسین گرامیترینِ شهداء ، و به (حقِّ) فرزندانِ مقتولش، و خانواده مظلومش، و به (حقّ) على بن الحسین زیورِ عابدان، و به محمّد بن على قبله توبه کنندگان، وجعفر بن محمّد راستگوترینِ صادقان، 48

و موسى بن جعفر آشکار کننده دلائل و براهین، و على بن موسى یاورِ دین، و محمّد بن على اُسوه و الگوىِ هدایت شوندگان، و على بن محمّد زاهدترینِ پارسایان، و حسـن بن على وارثِ جانشینان ، و حُجّتِ خدا بر تمامِ آفریدگان، اینکه درود فرستى بر محمّد و آلِ او، آن راستگویانِ نیکوکار ، همان آلِ طه و یس، و مرا در قیامت از کسانى قرار دهى که(از عذابِ تو)ایمن و با آرامشِ خاطرند، 49

رستگار و مسرور و بشارت یافـته اند، بارخدایا! (نامِ) مـرا در زُمـره مسلـمین نگاشته، و مرا به صالحین ملحق فرما، و نامِ مرا بر زبان اُمّتهاى آتیه نیکو قرار ده، و مـرا بر علـیه ظالمین یارى ده ، و از مکرِ حسـودان حفـظ فرما، و حیله حیله گران را از من برگردان ، و دست ستمکاران را از من (دور) نگهدار، و بینِ من و آن سـرورانِ با میمنت در اعلاعلیّین جمع بفرما، 50

همراه باکسانیکه برآنها اِنعام فرمودى یعنى پیامبران وراستگویانِ درعمل وگفتار و شهداء و نیکویان، به رحمتت اى مهربانترینِ مهربانان، بارخدایا! تورا سوگند میدهم به حقّ پیامبرِمعصومت، وبه حقّ حُکمِ حتمى و قطعى ات، و به حقّ نهىِ پنهانى ات ، و بحقّ این آرامگاهى که مردم بر او گِرد مى آیند، واین امامِ معصومِ مقتولِ مظلوم در جانبِ آن تکیه زده، 51

اینکه غم و غصّه ها را از من برطرف فرمائى، و شُرورِ قضا و قَدَرِ حتمى را از من برگردانى، و مرا از آتش(عذابت) که داراى بادهاى سوزان است پناه دهى (و نگاهدارى)، بارخدایا! مرا با نعمت خود بپوشان، و به عطایاى خود راضى وخوشحال فرما، وبه جود و کَرَمَت مرا بپوشان، و از مکر و انتقام خود دورَم ساز، بارخدایا مرا از لغزش و خطا حفظ فرما، و در گفتاروکردار به راه صحیح هدایتم فرما، 52

و در مدّت زندگى ام وسعت ده، و مرا از دردها و بیماریها عافیت بخش، مر ابه موالى وسرورانم برسان وبه فضل خویش مرابه بالاترینِ درجات آرزو شده نائل فرما، بارخدایا برمحمّد و آلِ او رحمت فرست و توبه مرا قبول فرما، و بر اشکِ چشمم ترحّم نما، و لغزش مرا چشم پوشى فرما، و حُزن واندوه مرا زائل کن، و گناهم را برمن ببخشاى، و خاندان و نسلِ مرا برایم اصلاح فرما، 53

بارخدایا در این مشهدِوالامقام و در این محلّ گرامى، برایم وامَگُذار گناهى مگرآنکه ببخشى، و نه عیبى را مگر آنکه مستورنمائى، و نه غم وغصّه اى را مگربرطرف فرمائى، و نه رزقى را مگر گسترش دهى ، ونه قدر و منزلتى را مگر باقى بدارى، ونه فسادى را مگر اصلاح فرمائى، ونه آرزوئى را مگرنائل کنى، ونه دعائى را مگر اجابت فرمائى، ونه تنگنائى را مگر بگشائى، 54

ونه امور مُتشتّتى را مگر جمع و برقرار نمائى، ونه امرى را مگر تمام فرمائى، ونه مالى را مگر فراوانى بخشى، ونه خُلق وصفتى را مگرنیکوگردانى، ونه انفاقى را مگرجایگزین فرمائى، ونه حالى را مگر آباد فرمائى، ونه حسودى را مگر ذلیل نمائى، ونه دشمنى را مگر هلاک گردانى، ونه شرّى را مگر منع فرمائى، ونه بیماریى رامگرشفابخشى، 55

ونه(امرِ)دورى را مگر (دردسترسم ) نزدیک فرمائى، ونه اختلالى رامگر (اصلاح)نمائى، ونه خواسته اى را مگر عطا فرمائى، بارخدایا! من از تودرخواست میکنم خیرِ دنیا و ثوابِ آخرت را، بارخدایا! مرا به سبب حلالت از حرام مستغنى کن، وبه فضلت از جمیع خلق بى نیاز فرما، بارخدایا! از تو درخواست میکنم دانشى مفید، قلبى خاشع، یقینى سلامت بخش ، عملى صالح و پاک ، صبرى زیبا ، و اجرى عظیم را ، 56

بارالها! شکر نعمتت برمن را روزیَم کن ، و احسان و کَرَمَت برمن زیاد فرما و گفته مرا درمیان مردم شنوده نما ، و عمل مرا به نزد خویش بالا بَر، و سنّت باقیمانده مرا در امورِ خیر مورد پیروى قرارده ، و دشمنم را خوار و ذلیل گردان، بارخدایا! بر محمّدوآلِ او که نیکانند، درتمامى لحظات شبانه روز رحمت فرست، و مرا از شرّ بَدان محفوظ بدار، و از (کثافاتِ)گناهان و سنگینىِ و وَبال پاک و مبرّا گردان، 57

واز آتش (عذابت) پناهم ده، و در سراى جاوید واردفرما، و(گناهانِ) مرا و تمامى خواهران و برادران مؤمنِ مرا ببخشاى، به رحمتت اى مهربانترین مهربانان.58