چهل توشه اخلاقی از میان بیانات رهبر معظم انقلاب برای راه پرپیچ و خم رسیدن به خدا
۱. گام اول
اولین و مهمترین قدم خودسازی این است که انسان به خود و به اخلاق و رفتار خود با نظر انتقادی نگاه کند؛ عیوب خود را با روشنی و دقت ببیند و سعی در برطرف کردن آنها داشته باشد. این از عهدهی خود ما برمیآید و این تکلیفی بر دوش ماست.
خطبههای نماز عید سعید فطر ۱۳۸۰/۹/۲۵
مشاهده متن کامل در ادامه مطلب...
۲. بین خود و خدا
یکی از ویژگیها که بسیار مهم است تا برای خودسازی به آن توجه کنیم و شاید جنبهی تقدمی هم داشته باشد، «اخلاص» است. اخلاص عبارت است از کار را خالص انجام دادن و این که کاری را مغشوش انجام ندهیم [...] خالص بودن عبادت و خالص بودن عمل، این است که برای خدا باشد. در بین مردم، متأسفانه خیلی رایج است که کارهای خوب خودشان را بر زبان بیاورند و بگویند. کأنّه توجه ندارند که نباید کار نیک را به زبان آورد و گفت که ما میخواهیم این کار را بکنیم یا ما این کارها را میکنیم. البته برخی جاها استثناست. در جاهایی، بعضی از کارها باید در علن انجام گیرد. در روایات در باب صدقه آمده است که «صدقهی سِرّ» این ثواب را دارد و «صدقهی علانیة» این ثواب را. یا مثلاً عبادات گروهی، جلوی چشم مردم انجام میگیرد و باید انجام گیرد و این از شعائر الهی است، اما بسیاری از عبادات یا اغلب عبادات، آن روابطی که بین خود انسان و خداست -ذکر، توجه، دعا، نافله، شبزندهداری، سحرخیزی، احسان و کارهای نیک- باید بین خود انسان و خدا بماند.
روز اول ماه مبارک رمضان ۱۳۷۱/۱۲/۴
۳. طبیب خود باشیم
طبیب خودتان باشید. بهترین کسی که میتواند بیماری ما را تشخیص دهد، خودمان هستیم. بیاورید روی کاغذ. بنویسید «حسد». بنویسید «بخل». بنویسید «بدخواهی برای دیگران؛ وقتی کسی به خیری میرسد، ما ناراحت میشویم.» بنویسید «تنبلی در کار». بنویسد «روح بدبینی به نیکان و صالحان». بنویسید «بیاعتنایی به وظایف». بنویسید «علاقه به خود؛ شدیداً به خودمان علاقه داریم.» ماه رمضان فرصتی است که یکییکی این بیماریها را تا آنجایی که بشود، برطرف کنیم.
روز اول ماه مبارک رمضان ۱۳۷۱/۱۲/۴
۴. پولادین خواهید شد اگر...
در درجهی اول، جوان دانشجو و دانشآموز باید خودسازی کند. خودتان را با تربیت دینی بسازید. امور تربیتی خوب است. معلم تربیتی خوب است. گویندهی تربیتی خوب است، اما آن کسی که از درون خود، موعظه کننده و تربیت کنندهای نداشته باشد، -واعظٌ مِنْ نَفْسِهِ- این تربیتها به کارش نمیآید. خودتان را بسازید، با نفس مبارزه کنید، اجرای حکم الهی را در محدودهی شخص خودتان بزرگ بشمارید و به نماز، به توجه به خدا، به دعا و به توکل اهمیت بدهید. این شما را پولادین خواهد کرد.
دیدار با گروهی از دانشجویان و دانشآموزان ۱۳۷۰/۸/۱۵
۵. خاکریزهاتان را محکم کنید
مراقب باشید. مواظب باشید و خاکریزهایتان را محکم کنید تا دشمن نتواند در سنگرهای شما نفوذ کند. با این روحیهی ایمانی و استوار است که میتوانید شاخ استعمار را بشکنید و اسلحه را از دستش بگیرید تا ملتتان بتواند نفسی بکشد، تا بتوانید کشور را بسازید، تا بتوانید سطح زندگی را بالا ببرید، تا بتوانید مشکلات و گرههایی را که میراث سالهای دوران استعمار و سلطهی اجانب است، از بین ببرید.
در اجتماع مردم مشهد و زائران امام رضا(ع) در روز عید فطر ۱۳۷۱/۱/۱۵
۶. شکستن آن بت
ما باید سعی کنیم که روح بندگی را در خودمان زنده نماییم. بندگی، یعنی تسلیم در مقابل خدا، یعنی شکستن آن بتی که در درون ماست. آن بت درونی ما -یعنی من- در خیلی جاها خودش را نشان میدهد. وقتی که منفعتت به خطر بیفتد، کسی حرفت را قبول نکند، چیزی مطابق میل تو -ولو خلاف شرع- ظاهر بشود، یا سر دو راهی قرار بگیری، -یک طرف منافع شخصی، یک طرف وظیفه و تکلیف- در چنین تنگناها و بزنگاههایی، آن منِِ درونی انسان سر بلند میکند و خودش را نشان میدهد.
اگر ما بتوانیم این من درونی، این هوای نفس، این فرعون باطنی، این شیطانی را که در درون ماست، مهار کنیم، یا اقلاً قدری مهار کنیم، همهی امور اصلاح خواهد شد. قبل از هرچیز، خود ما آدم خواهیم شد و به فلاح خواهیم رسید. ماه رمضان، مقدمهی این است. روزه، نماز باتوجه، انفاقات، حتّی جهاد فیسبیلاللَّه، برای رسیدن به چنین دنیایی است که مردم بندهی خدا باشند.
دیدار با اقشار مختلف مردم در آخرین روز ماه رمضان ۱۳۶۹/۲/۲۶
۷. حتی بند کفش
چیزی را که خدا میدهد، قبلاً باید از خدا بخواهیم. چرا بخواهیم؟ یکی از عللِ این که گفتهاند حاجات کوچک را هم از خدا بخواهید، این است که به حوائج و عجز و حقارت و تهیدستی خودمان توجّه پیدا کنیم تا ببینیم که چقدر تهیدستیم. اگر خدای متعال کمک نکند، امکان ندهد، نیرو ندهد، فکر ندهد، ابتکار ندهد و وسایل را جور نیاورد، همان بندِ کفش هم به دست ما نخواهد رسید. اگر شما به قصد خریدنِ بند کفش از خانه بیرون آمدید، در راه جیبتان را زدند یا پولتان گم شد و یا مغازهی مورد نظر بسته بود و یا در بین راه، حادثهی مهمّی پیش آمد که مجبور شدید برگردید، بند کفش گیرتان نیامده است. بنابراین، هر چیز را از خدا بخواهید؛ حتّی بند کفش را، حتّی کوچکترین اشیاء را و حتّی قوت روزانهی خود را. بگذارید این منِ دروغینِ عظمتیافته در سینهی ما -که میگوییم «من» و خیال میکنیم مجمع نیروها ما هستیم- بشکند. این «من» انسانها را بیچاره میکند.
خطبههای نماز جمعهی تهران ۱۳۷۳/۱۱/۲۸
۸. موانع درونی
راه برای ما روشن است، موانع راه هم برای ملت ایران روشن است. باید این موانع را بردارید؛ هم موانع درونی و هم موانع بیرونی را. موانع درونی را باید با تضرع به درگاه پروردگار، با دعا، با توجه، با تربیت و تهذیب نفس، با تقویت اخلاق، با عبادت و با توسل، از پیش پا بردارید. اگر دل ما سالم نباشد، نمیتوانیم دنیای سالمی درست کنیم. اگر در درون خودمان معیوب باشیم، نمیتوانیم عیب جامعه و جهان را برطرف کنیم. ملت ایران بار سنگینی بردوش دارد و باید آن را به منزل برساند. باید دنیایی بسازد که هم برای خودش شیرین باشد و هم برای جوامع دیگر. شما میتوانید چنین کاری بکنید؛ اما شرطش این است که هر یک از ما، درصدد تهذیب نفس خودمان باشیم. نماز با توجه، انس با قرآن، دعا و توسل، تضرّع، روزهی ماه رمضان و عبادات نیمهشب، مخصوصاً برای جوانان که تأثیرپذیریشان زیاد است، میتواند مهذِّب نفس باشد.
روز عید فطر در اجتماع مردم مشهد و زائران امام رضا(ع) ۱۳۷۱/۱/۱۵
۹. یکساعت برای خودتان
دعا کنید. نافله بخوانید. توجه پیدا کنید. متذکر باشید. در شبانهروز یک ساعت را برای خودتان و خدای خودتان قرار بدهید. از کارها و اشتغالات گوناگون خودتان را بیرون بکشید. با خدا و با اولیای خدا و با ولیعصر عجلالله تعالی فرجه و ارواحنافداه، مأنوس بشوید. با قرآن مأنوس باشید و در آن تدبر بکنید.
دیدار با مسؤولان و کارگزاران نظام ۱۳۷۰/۵/۲۳
۱۰. مسجد پایگاه
با امام جماعت مسجد، با عبادتکنندگان مسجد و با مؤمنینی که در مسجدند، برادرانه صمیمی باشید و آن را حفظ و بیشتر کنید. اول وقت، نماز را به جماعت، پشت سر پیشنماز هر مسجدی که در آن هستید، بخوانید. در مراسم دینی مسجد و تبلیغات آن شرکت کنید. در مراسم دعا و قرآن و مراسم مذهبی شرکت کنید. [...] برای مسجد، جاذبه درست کنید.
دیدار فرماندهان بسیج سراسر کشور ۱۳۷۱/۸/۲۷
۱۱. مثل آینه
من بارها گفتهام، باز هم میگویم؛ ما تلاوت برجستهی قرآن را در این کشور دنبال میکنیم، برای این که اُنس با قرآن و تلاوت قرآن در بین مردم عمومیت پیدا کند. عزیزان من! باید با قرآن اُنس پیدا کنید. زبان ما، زبان قرآن نیست. میتوانیم به ترجمهی قرآن مراجعه کنیم، اما عمقیابی مضامین قرآنی فقط با مراجعهی به ترجمه نمیشود؛ کما این که با خواندن متن قرآن هم برای کسانی که میفهمند، همیشه به دست نمیآید. با تدبّر به دست میآید. با عمقیابی به دست میآید. با قرآن باید مثل آینه مواجه شد؛ پاکیزه، براق و بیزنگار، تا قرآن در دل ما منعکس شود. قرآن باید در جان ما انعکاس پیدا کند.
دیدار قاریان قرآن کریم ۱۳۸۴/۷/۱۴
۱۲. هر روز و هر روز
قرآن خواندن هر روز را فراموش نکنید. هر روز حتماً قرآن بخوانید. هر مقداری میتوانید. آنهایی که ترجمهی قرآن را میفهمند، با تدبّر به ترجمه نگاه کنند. آنهایی که ترجمهی قرآن را نمیفهمند، یک قرآن مترجم خوب -که الحمدلله زیاد هم داریم- کنار دستشان بگذارند و به ترجمهی آن نگاه کنند. ممکن است ده دقیقه صرف وقت کنید و یک صفحه یا دو صفحه بخوانید، اما هر روز بخوانید. این را یک سیرهی قطعی برای خودتان قرار دهید. علامت بگذارید، فردا از دنبالهاش بخوانید.
دیدار اعضای هیأت دولت ۱۳۸۴/۶/۸
۱۳. بگذارید در ذهنتان حک شود
تلاوت قرآن یک فضیلت بزرگ و یک ثواب است، اما این تلاوت وسیلهای برای رسیدن به معرفت است. این قرآن یک اقیانوس عظیم است. هر چه بیشتر جلو بروید، تشنهتر میشوید و علاقهمندتر میشوید و دل شما روشنتر میشود. در قرآن باید تدبّر کرد. من باز هم از شما جوانان خواهش میکنم که با معانی قرآن انس پیدا کنید و ترجمهی قرآن را بفهمید. من بارها این را از جوانان خواستهام و بسیاری هم اقدام کردهاند. قرآن را که هر روز تلاوت میکنید، هرچه تلاوت کردید، ترجمهی آن را هم نگاه کنید. بگذارید این مفاهیم در ذهن جوان شما حک شود. در آن صورت فرصت تدبّر پیدا خواهید کرد.
مراسم اختتامیهی مسابقات حفظ و قرائت قرآن کریم ۱۳۷۹/۸/۹
١۴ هنوز فاصله داریم
قرآن کتاب نور، کتاب معرفت، کتاب نجات، کتاب سلامت، کتاب رشد و تعالی و کتاب قرب به خداست. ما این خصوصیات را چه وقت از قرآن به دست میآوریم برادران عزیز؟ همین که قرآن را در جیبمان بگذاریم، کافی است؟ این که در هنگام سفر، از زیر قرآن رد شویم، کافی است؟ اینک ه ما در جلسهی تلاوت قرآن شرکت کنیم، کافی است؟ این که حتی قرآن را با صدای خوش تلاوت کنیم یا تلاوت خوش را بشنویم و از آن لذّت ببریم، کافی است؟ نه؛ چیز دیگری لازم دارد. آن چیست؟ آن تدبّر در قرآن است. باید در قرآن تدبّر کرد. خودِ قرآن در موارد متعدد از ما میخواهد که تدبّر کنیم. عزیزان من! اگر ما یاد گرفتیم که با قرآن به صورت تدبّر اُنس پیدا کنیم، همهی خصوصیاتی که گفتیم، حاصل خواهد شد. ما هنوز خیلی فاصله داریم، پس باید پیش برویم.
مراسم اختتامیهی مسابقات قرائت قرآن ۱۳۷۳/۱۰/۱۴
۱۵. حضور قرآن در ذهن
شما جوانان و نوجوانانی که قرآن را فرامیگیرید، این را بدانید که یک ذخیرهی مادامالعمر برای اندیشیدن و فکر کردن را برای خودتان فراهم میکنید. این چیز بسیار باارزشی است. ممکن است در سنین جوانی، معانی و معارف عمیقی را از آیات قرآن استنباط نکنید و نتوانید درست بفهمید -فقط چیزهای سطحی و اندکی از معارف را بفهمید- اما به موازات بالا رفتنِ سطح معلومات و پیشرفت علمی، از آیات قرآن که در حافظه و ذهن شما قرار دارد، بیشتر استفاده میکنید. حضور قرآن در ذهن انسان، نعمت بسیار بزرگی است.
فرق است بین کسی که برای مطلبی، بارها آیات قرآن و فهرستهای قرآنی را جستوجو میکند تا ببیند در اینباره آیهای وجود دارد یا نه، با آن کسی که آیات قرآن در ذهن و دل و جلوِ چشم اوست و نگاه میکند و آنچه را که در هر بخشی از معارف اسلامی به آن نیاز دارد، از قرآن استنباط و استخراج میکند و روی آن فکر و تأمّل میکند و از آن استفاده میبرد. اُنس با قرآن در دوران کودکی و نوجوانی، تا دوران جوانی، یک نعمت بسیار بزرگ است.
دیدار جمعی از حافظان و قاریان قرآن نونهال و نوجوان کشور ۱۳۸۰/۶/۲۸
۱۶. بدترین درد
برادران غفلت نکنیم. بزرگترین عذاب خدا بر یک ملت این است که آن ملت غافل بشوند. بدترین درد برای یک جامعه، غفلت آن جامعه است. از خدا غافل نشویم. در دل و جان ما و در یکایک تصمیمگیریها و حرکات ما، کار اداری، کار سیاسی، کار نظامی، کار مدیریت، وقت پول خرجکردن، وقت اعتبار تخصیصدادن، وقت قانون گذراندن، وقت قضاوت کردن، در تمام مراحل باید خدا به یاد ما باشد. ما باید برای خدا کار کنیم. اینطوری این جامعه پیش خواهد رفت.
در دیدار اعضای هیأت دولت ۱۳۸۴/۶/۸
۱۷. پایان جوشش انقلابی
وقتی نماز جماعت میخوانید، نماز شما باید همراه با توجه به پروردگار و خشوع در مقابل او باشد. وقتی اعتکاف میکنید، وقتی روزه میگیرید، وقتی اجتماعات مذهبی تشکیل میدهید، باید همراه با توجه به خدای متعال و همراه با اخلاص باشد. کلید موفقیت اینهاست. اگر این نباشد، همان چیزی بر سر انسان خواهد آمد که دیدید بر سر عدهای آمد. عدهای در اول انقلاب خیلی تند و داغ و پُرشور بودند، اما متأسفانه فکر دینی آنها عمق نداشت؛ با اولین باد سردی که از طرف تبلیغات دشمنان آمد، برگ و بار انقلابیشان ریخت و جوشش انقلابیشان تمام شد. بعضیها صدوهشتاد درجه این طرف غلتیدند. [...] این به خاطرِ نداشتن عمق است. به این دلیل است که ریشهی اعتقادی و فکری وجود ندارد.
دیدار دانشجویان و استادان دانشگاههای استان کرمان ۱۹/۲/۱۳۸۴
۱۸. همه میتوانند
همهی مردم و بالخصوص جوانان عزیز، این ارتباطی را که به برکت این روزهای مبارک و شبهای نورانی با خدای متعال پیدا کردهاند، نگذارند قطع شود. این رابطهی با خدا را حفظ کنید. وسیلهی حفظ این رابطه هم در اختیار همه هست. اگر همین نماز پنجگانه، با توجه، با حضور قلب و با این توجه که در مقابل خدا ایستادهایم، خوانده شود، بهترین رابطه است و روزبهروز دل شما را نورانیتر خواهد کرد. آن جوانهایی که شبهای قدر در مساجد، حسینیهها و حرمهای مطهر گرد هم آمدند، گریه کردند، دعا خواندند، قرآن سر گرفتند، احیاء گرفتند و دلهایشان را با نور محبت الهی نورانی کردند، این رابطه را حفظ کنند که از آن بهرهمند خواهند شد. إنشاءاللَّه در طول زمان، در سالهای دیگر، روزبهروز این رابطه بیشتر خواهد شد. انسان از این راه هست که به کمال مطلوب و غایت خلقت خود، دست خواهد یافت. موفقیت در همهی میدانهای زندگی هم به همین وابسته است.
خطبههای نماز عید سعید فطر ۲/۸/۱۳۸۵
۱۹. بالاترین خطر
اگر بخواهیم استغفار- این نعمت الهی- را به دست بیاوریم، دو خصلت را باید از خودمان دور کنیم، یکی غفلت و دیگری غرور. غفلت، یعنی انسان بهکلّی متوجّه و متنبّه نباشد که گناهی از او سر میزند. مثل بعضی از مردم [...] بعضی از این افراد غافل، اصلاً به ثواب و عِقاب عقیدهای ندارند. بعضی به ثواب و عقاب هم عقیده دارند، اما غرق در غفلتند و اصلاً ملتفت نیستند که چه کار میکنند. اگر این را در زندگی روزمرّهی خودمان قدری ریز کنیم، خواهیم دید که بعضی از حالات زندگی ما شبیه حالات غافلان است. غفلت، دشمنی بسیار عجیب و خطر بزرگی است. شاید واقعاً برای انسان هیچ خطری بالاتر و هیچ دشمنی بزرگتر از غفلت نباشد. [...] در اصطلاحات قرآنی، آن چیزی که نقطهی مقابل این غفلت است، تقواست. تقوا، یعنی بههوش بودن و دائم مراقب خود بودن.
خطبههای نماز جمعهی تهران ۲۸/۱۰/۱۳۷۵
۲۰. بازگشت به خدا
لازم نیست که اگر انسان میخواهد احساس گناه کند، حتماً بایستی سالهای متمادی غرق در گناه شده باشد. نخیر؛ یک گناه هم یک گناه است. نباید گناه را کوچک دانست. در روایات باب «استحقار الذّنوب» داریم که حقیر شمردن گناهان را مذمّت کردهاند. علت این که خدای متعال میفرماید «میآمرزیم»، این است که بازگشت به خدا، خیلی مهم است؛ نه این که گناه، کم و کوچک است. گناه، عمل بسیار خطرناکی است، منتها بازگشت و توجّه به خدا و ذکر او، این قدر اهمیت دارد که اگر کسی این را صادقانه و درست و حقیقی انجام دهد، آن وقت آن بیماری صعبالعلاج از بین میرود.
خطبههای نماز جمعهی تهران ۲۸/۱۰/۱۳۷۵